2777
2789
عنوان

مامانایی که بچه بیش فعال دارن یا تو اطرافیانشون چنین بچه ای دارن.......

| مشاهده متن کامل بحث + 981220 بازدید | 11748 پست
دوستان پسر منم تو مراکز خرید دقیقا همین کارایی رو میکنه که بچه های شما میکنن...همش میخواد از پله برقی یا آسانسور بره بالا ....تو یه محیط جدید یا یه خونه جدید که وارد میشیم همه اتاقها رو سرک میکشه و هرچیزی رو که خودمون تو خونه نداریم تو خونه های مردم ببینه میخواد حتما بهش دست بزنه و ازکارآییش سر در بیاره دیگه شرم و حیا و خجالت و اینکه مردم شاید خوششون نیاد حالیش نیست عاشق گوشی موبایل و کامپیوتر و لپ تاب هست و هر جامیریم گوشی مردم رو میگیره و باز میکنه مگه اینکه رمزشون رو ندونه ....و همین کاراش واقعا باعث خجالت و درد سر میشه ...تو تعطیلات عید رفتیم خونه یکی از اقوام پسر ما هم بدو بدو بدون اجازه رفته بود تو اتاق پسرشون که دانشجویه و یه راست هم رفته بود سراغ لپ تاب پسره و تموم فایلها رو باز کرده بود چشمتون روز بد نبینه تو یکی از فایلها فیلم مستهجن بوده شانس آوردم پسره زود رسیده بود و لپ تاب رو از دستش گرفته بود و گر نه فیلم رو کامل میدید و خدارو شکر چیز بخصوصی ندیده بود بعد هم اومده خونه و هی سوال از من که چرا خانمه لباس نداشت؟چرا آقاهه لباس نداشت؟
هر کار میکنم و هرچی بهش توضیح میدم که بی اجازه سراغ وسایل مردم نره حالیش نمیشه به شدت کنجکاو و فضول تشریف داره ...چه کار کنم واقعا؟نازی جون راه کاری داری که این پسر ما یاد بگیره دست به وسایل مردم نزنه و تو خونه های مردم سرک نکشه؟
خدایا:اگر نوازش تو نباشد میان دستهای زندگی مچاله میشویم...نوازشت را از ما نگیر...
پروین جون پسر منم همین طوره خونه هر کی می ریم باید بره تمام جاها سرک بکشه و به موبایل همه دست بزنه...........
خدایا! هرچند توتکراری ترین حضور زندگی منی، امامن به آغوشت ازآن سوی فاصله ها خو گرفته ام، تنهایم مگذار

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



نازی جونم ممنون خیلی خیلی لطف کردی از طرف خواهرم هم ازت تشکر میکنم .
دکتر خوشابی تو مطب فرمانیه برای 10 خرداد وقت داد ولی از مرکز اتیه برای یکشنبه وقت گرفتم حالا اونجا چیکار میکنن میشه خودم و خواهرم ببریمش دیگه باباش نیاد چون حالا میخواد بیاد بگه نه دارو نمیخواد و .....تست میگیرن یا از مادر فقط سوال میکنن ؟ و اینکه دکتر ویزیت میکنه ویا اگه اونجا تشخیص به بیش فعالی داده بشه دارو هم تجویز میکنن ؟ وایبخشید سوالام زیاد شد ممنون میشم از دوستان هم اگه کسی میدونه جواب بده
پروین هنوز تو کف این فیلمه هستم که امیر دیده خداروشکر زود اومده اگرنه چی میخواستی بهش بگی هههههههههههه
واقعا با این بچه ها بیرون رفتن خییییییییییییییییلی دردسره آدم سنگینتره بشینه تو خونه و شرمنده نشه
من پارسال بچه هارو گذاشتم اسکیت کلی هزینه کردم هیچی یاد نگرفتن هیچی حالا امسال میگن ببرمون اسکیت قول میدیم یاد بگیریم میدونین من فکرکنم این جور بچه ها توی حرکات تعادلی مشکل دارن نظرتون چیه ؟ ورزش مناسب براشون چیه یک سال و نیم بردمشون ژیمناستیک اونجا هم هیچی آخه اصلا تمرکز ندارن ولی خداییش اون مدتی که دارو مصرف میکردن توی ژیمناستیک هم داشتن یه چیزایی یاد میگرفتن میگم ببرمتون کلاس نقاشی میگن نههههههههههههههههههههههههههههههههههههه ببرمتون سفالگری میگن نههههههههههههههههههههه
آخه مهدشون تا آخر اردیبهشت هست بعدش بیکار میشن میخوام براشون برنامه ریزی کنم اگه بخوام بزارم تو خونه بمونن فقط علافن یا کارتون یا بازی با کامپیوتر
پیام هم تا میریم خونه کسی همه جا سرک میکشه اتاق خواب تو یخچال منم فقط میگم پسم بیا مامان زشتههههههههههههههههههه خوب چی کار کنم هههههههههههههه
فردا قراره ببرنشون پارک مدیرشون امروز میگفت فردا مامانش پیامو نمیبریم گفتم چرا گفت آخه هر موقع رفتیم بیرون اصلا به حرفمون گوش نمیده پیام هم اصلا نگفت تو با کی هستی رفت تو ماشین
چند روز پیش هم رفتم دنبالشون بچه ها رفتن تو ماشین منم داشتم یه اطلاعیه ای رو که زده بودن تو مهد میخوندم که شنیدم مربیشون گفت آخیییییییییییییییییییییییییییش چقدر اینجا آروم شد هههههههههههههههههههههههه نمیدونست من دارم میشنونم صداش کردم البته با شوخیا گفت به خدا وقتی جفت میشن خیلی سر و صدا میکنن
بچه ها نمیدونین چقدر دلم میخواد یه روزی بیاد بچه هام مثل یه بچه بشینن با اسباب بازیهاشون بازی کنن نقاشی کنن خمیر بازی اما ........................................................
هیچی نمیتونه این دوتا بچه رو سرگرم کنه هیچی آخه خدا چرااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااااا
دوستای خوبم ناشکری نکنید

این همه جنب و جوش همه ناشی از کنجکاوی بالای این بچه هاست.

من هم سالهای قبل شماها با همین مشکلات درگیر بودم. یعنی به یاد نمی یارم تا حالا تونسته باشم برم یک مرکز خرید. اگر هم رفتم همش در حال دویدن و حرص خوردن بودم. برای همین سالهاست که دیگه این کارها را تعطیلش کردم.
الان هم که پسرم بزرگ شده شاید اون شیطنت های سابقش را نداشته باشه ولی خیلی غر می زنه. کافیه جایی بریم که باب میلیش نباشه بیچاره می کنه حتی از زمان بچگی اش هم بدتر هست.
برای همین معمولا هیچ جا با خودم نمی برمش.

دخترم هم شیطونه مخصوصا از وقتی که مهد رفته ولی شیطنتش خیلی با پسرم فرق می کنه.
دختر من هم خیلی با آدما زود خودمونی میشه و خیلی خیلی هم فضوله.
پسرم معمولا فضولی نمی کرد مگر اینکه پای وسایل بازی در میون بود بیشتر ترجیح می داد که بدوه، از جایی بالابره یا از جایی بپره.
ولی دخترم به تمام معنا فضوله، کافیه یک خانم خوشگل را پیدا کنه ول کنش دیگه نیست. تمام کیفش را زیرو رو می کنه حتی لباسهایش را ....

ولی خب دخترم اصلا بیش فعال نیست.

پس اگه بچه هایتان فضول هستند ناشی از کنجکاوی شان هست نه بیش فعالی شان. در هیچ کتاب گفته نشده که سرک کشیدن از علائم بیش فعالی هست.
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

شعله جان می دونم خیلی سخته
ولی سعی کن این جور میهمانی ها را کمترش کنی شاید سالی یکبار

چون چاره ای نیست، اینطوری هم خودت و هم بچه ها خیلی اذیت می شوید.

با گذشت زمان و بزرگتر شدن بچه ها این مشکلات هم کمتر میشه . مطمئن باش.
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

یکی از مشکلات بچه های ما اینه که بازی کردن بلد نیستند. یعنی نمی دونن چطور خودشان را سرگرم کنند مثل پسرهای شعله.

پس باید بازی کردن را بهشون یاد بدیم. مرحله به مرحله و گام به گام.

دختر من الان خیلی راحت می تونه خودش را سرگرم کنه و بازی کنه ولی پسرم هنوز هم نمی تونه. با وجودی که انواع وسایل تفریحی را در اختیار داره باز هم همش میگه " چیکار کنم حوصله ام سر رفت"

هر بازی معمولا حداکثر یک ربع اقناعش می کنه. البته تازگی ها به پلی استیشن علاقمند شده و بعضا بیش از یک ساعت هم می شینه.

ولی دخترم با یک دفتر نقاشی و چند تا مداد رنگی بیش از یک ساعت مشغول میشه.
با چند تا خمیر بازی شاید دو ساعت
با کمی اسباب بازی مثل عروسک و .... دو ساعت

این ها فرق بین بچه هاست. البته من دخترهای همسن دخترم را هم می بینم که اصلا نمی توانند بازی کنند.

لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

سعی کنید جایی که می خواهید بروید مناسب فرزندتان باشه.

اگر می خواهید به یک فروشگاه بروید باید سعی کنید یک همراه داشته باشید شما به خریدتان برسید و همراهتان به فرزندتان.

از فرزندتان انتظار نداشته باشید ساعتها مثل شما در یک مرکز خرید قدم بزنه و ویترین مغازه ها را تماشا کنه، خب معلومه که حوصله اش سر میره.

اگه می بینید که بچه ها به پله برقی، آسانسور، یا فروشگاه های اسباب بازی و یا خوراکی جات علاقه نشان می دهند این یک امر کاملا طبیعی است البته در سن زیر هفت سال

شما هم اگر همسن بچه هایتان بودید همین جاها را دوست داشتید. پس به خواسته فرزندتان احترام بذارید.
اگر می خواهد به کرات از پله برقی بالا و پایین برود شما هم همراهی اش کنید با همان شور و ذوق بچگانه. چند بار با هم تکرار کنید مطمئن باشید خودش خسته خواهد شد.
بچه ها وقتی می بینند که والدینشان از کاری که انجام می دهند عصبانی هستند از سرلجبازی همان کارها را تکرار می کنند. ولی اگر ببینند که شما هم همراهی اش می کنید خیلی زود اون کار را ول می کنند.

اگر قراره جایی بروید که فرزندتان در انجا زیاد راحت نیست، حالا به واسطه نداشتن همبازی یا بواسطه وجود وسایلی که در آن خانه هست سعی کنید حضورتان را در ان خانه محدود کنید.

از فرزند سه چهار ساله خود توقع نداشته باشید مثل یک بزرگسال روی مبل بنشیند و دست به چیزی هم نزد و حرف اضافه هم نزند.

اگر مجبور شدید به همچین مکانی بروید بعد از خروج از آنجا فرزندتان را به پارک ببرید تا تلافی اون محیط کسل کننده و خسته کننده در آید.

خلاصه اینکه هم به کودکتان و هم به کودک درون خودتان احترام بگذارید.
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

پیشنهاد می کنم سری به تاپیک چرا من ریاضی بلد نیستم بزنید.

بیشتر مراکز کاردرمانی از همین آموزش ها استفاده می کنند. سعی کنید روزانه یک یا دو موضوع را با فرزندتان در خانه تمرین کنید.

امتحان کنید نتیجه عالیه.
لیست کارهای امروز من :

شمارش نعمتهایم .
تمرین مهربانی .
رها کردن هر آنچه که از کنترلم خارج است .
گوش دادن به قلبم.
کمک پنهانی به دیگران .
تنفس عمیق..........

سلام دوستان
نازی جون بازم با حرفات خیلی امیدوارم کردی عزیزم خدا کنه مشکلات رادوین هم با بزرگتر شدنش کمتر شه آمین
راستی میخواستم ببینم بین دکتر خوشابی و امیر کدوم یکی ارجح تره یعنی اعتقاد کدوم به دارو درمانی بیشتره؟؟؟ من دوست ندارم رادوین تا دارو میخوره آروم باشه ولی اگه یه روز یادم رفت آتیش بسوزونه میخوام مشکلش ریشه ای حل شه
lسلام ماریاناجون
به منم گفتن دکتر خوشابی زیاد با دارو دادن موافق نیست ولی پسر من تو مطبش یه لحظه آروم ننشست اونم ریتالین رو تجویز کرد
خدایا:اگر نوازش تو نباشد میان دستهای زندگی مچاله میشویم...نوازشت را از ما نگیر...
2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792