بگو دیگه هیجانی شد
خوب باید به شوهرت فشار بیاری
فقط روشوهرت کار کن با محبت نه گفتنو بلد نیستیم هنوز
من بودم.میزدم لهشون میکردم
حتما تو هم لامپ رو خاموش کردی؟؟؟
مگه خونتو جدا نکردی؟
خوب بعد چی شد?
مادر شوهره چیکار کرد؟!!!
خب برید دیگه داستان تمام شد معلومه
جیگرم زنده ای?یا مادرشوهرت اومده دخلتو اورده?
فکر کنم مادر شوهرش اومد بالا سرش
رفتم دروبازکردم مادرشوهرم میگه چی شده خوب چیه چراغوخاموش کن.نمیدونی مادرشوهرای بقیه چیکاراباعروساشون میکنن.مگه چی گفتیم ما.منم بابغض وگریه گفتم مگه این چراغ راه پله همیشه روشن نیست مگه چی میشه یه لحظه چراغ ...
درحال تمام کردن جمله بودم که یهوپدرشوهرم که هنوزاون لحظه رویادم نمیره درحالکه بادستش دوطرف شلوارشوچسبیده بودحمله کردبه طرفمو هرچی ازدهنش دراومد بهم گفت.گفت گمشوازخونه من بیرون.دونفری ریخته بودن سرمو هیشکی نبود به دادم برسه همینجور اشک میریختم وهی فحش نثارم میکردن
درحال تمام کردن جمله بودم که یهوپدرشوهرم که هنوزاون لحظه رویادم نمیره درحالکه بادستش دوطرف شلوارشوچسبیده بودحمله کردبه طرفمو هرچی ازدهنش دراومد بهم گفت.گفت گمشوازخونه من بیرون.دونفری ریخته بودن سرمو هیشکی نبود به دادم برسه همینجور اشک میریختم وهی فحش نثارم میکردن
فکر کنم مادر شوهره امد
ببخشید شوهرت خیلی منگوله که اینقدر رو داده
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
50 ثانیه پیش
51 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز