مادرما بعد از چندین سال که تو گوشش خوندم الان عالی شده
۳تا اتاق خواب داره مرتب و اشپز خونه هم کابینتهاش شلوغه چون عادت به ظروف قدیمی شو داره و نمیزاره کنار
حال پذیراییشم همیشه اماده پذیرایی
با اینکه نوه زیاد داره مادرم
ولی مرتبه و همه چیزا رو رد کرده
گه گداری میره خونه همسایه اش که از اول ازدواج تا الان که حدود ۲۶سال میگذره چیزیو ننداخته بیرون
مثلا تو هر اتاق خواب یه تلویزیون میزتلویزیون قدیمی
بخاری نفتی و گازی از هرکدوم چنتا چنتا گذاشته شلوغ پلوغ
خانمه بیچاره هم بسکه تمییز کاری این وسایل قدیمو کرده زانوهاش و مچ پاش از کار افتادن الان دختراش مجبورن انجام بدن.....اونجا مادرم میره میگه شما منو گفتین بندازم بره فلانی هنوز فلان چیزو داره!
گفتم استفاده میکنه میگه نه
گفتم خودشو پیر کرده با اونا
جالبه خیلی وضع مالیشونم خوبه چنتاااا زمین و خونه داره اما اینجوریم ماکسیماله