مینیمالیست شدن یعنی چی؟

😍😍😍 تبریک و خدا قوت برای شروع چالش

فقط اون چند تا شماره حساب کردنا که یکی دیگه از دوستان تاپیک به من گفتن یه لبخند پت و پهههههن آورد رو لبام😄

هستی جان خسته نباشید، در مورد فروش کفش تو دیوار نظر خوبی ندارم. خیلی مزاحم میشن و اذیت میشین. 

 اون قسمت ضبط و کشف رو که خوندم یاد همسرم افتادم که کتابا و کاغذاشو تو کشوی لباساش پنهون میکنه و من اونجا رو شناسایی کردم و الان جایی نداره این آقای کاغذ جمع کن😁

سلامت باشی عزیزم

راستش برای اولین بار اینجا خوندم جریان کفش و دیوار رو

به نظرتون اگه با خط همسرم هم باشه و آقا جواب بدن اذیت می کنن؟

آخه کفشا نو نو و خیلی شیک هستن و حیفه همین جوری بدم بره

البته اگه کسی رو بشناسم که نیاز داره حتما مجانی میدم بهش ولی واسه همین طوری رد کردن حیفه واقعا

سلام عزیزم من همونم که ۴۵ تا لباس خروجی داشت  

در اینکه زیاد بودن و زیاد هم دارم شکی نیست اما اینا حاصل خریدهای زود به زود نیست بیشتر حاصل دور نریختن های چند ساله هست .و اینکه من۸ سال  توی شهر غریب بودم . خونه مادر و مادرشوهرم هم از هم فاصله داشت . برای سفر هر سری کلی لباس توی چمدون می‌ریختم میبردم چون اونجا هم مدت طولانی می موندم 

 بعد کم کم تصمیم گرفتم توی هر ۳شهر یه سری لباس داشته باشم که هی نخوام چمدونم پر کنم . حتی برای اینکه نخوام لباس اضافه بخرم از لباس‌های خواهرم که ازدواج کرده بود و توی خونه پدری مونده بودن استفاده می‌کردم اما هی زیاد میشد . کادو میدادن یا خودم لباسی کم داشتم توی اون شهر مجبور بودم برم بخرم . و چون همه لباسها کنار هم نبودن حس خلوت سازی هم نداشتم . بعصی لباسها مثل لباس‌های مراسم  نامزدی هم شوهرم میگفت بزار باشه .یا تنگ میشد میگفتم لاغر میکنم اندازم میشه و ولش میکردم .چون زیادم باهاشون سر و کار نداشتم و توی کشوی خونه مادرشوهر جا خوش کرده بودن کاری به کارشون نداشتم.تا اینکه دیگه امسال ما نقل مکان کردیم به شهر خودمون و خونه دوم و سوم حذف شد . طی این مدت دو تا بچه کوچیک هم داشتم که بهونه تنبلیهام بودن. دیگه اینجا تصمیم گرفتم و همه رو ریختم بیرون . همین الانشم شوهرم میگفت بعضیا رو نگه دار گفتم نهههه دیگه تموم . حداقل ۵ تا از لباسها از لباس‌های خواهرم بود که استفاده کردم یه مدت . لباس زیر و جوراب هم جزو ۴۵ تا شمردم . 

ولی شما هم مطمئنید اینقدر تعداد لباسهاتون کمه؟ چون منم تا نشمرده بودم باورم نمیشد ۴۵ تا لباس اضافی داشتم . و مطمئنا بهشون اضافه هم میشه بعدا . 

فکر خوبیه با خط همسرتون بدین. 

من که کلا از آگهی گذاشتن تو دیوار منصرف شدم. 

مرسی عزیزم همچنین شما انشالله سلامت باشید.🌹🌹🙏

آره من همه چیزو با خط همسرم میزنم

راستی بچه ها در راستای تقویت انگیزه باید بگم که دیروز موکت هایی که چند روز پیش گذاشته بودیم دیوار فروش رفت

با قیمت مناسب دادم به یه خانمی که می گفتن نیاز دارن

هم یه پولی دستم اومد

هم موکت نموند اونجا بپوسه

هم یه مقدار زیادی موکت تمیز با قیمت مناسب گیر کسی اومد که بهشون نیاز داشت

هم محیط زیست نمیخواد دوباره هزینه بپردازه برای تولید یه جنس و اون موند تو چرخه مصرف

با این حرفا همسرمو راضی کردم که زیر قیمت بدیم بره

امیدوارم که اون آدم ها بهترین لحظات زندگی شون رو روی اون موکت ها سپری کنن😍

بله چقد خوب گفتین آدم تا نشمره فک نمیکنه چقدر زیاده 

و اینکه به جمع کنه تازه اونموقع است که می‌فهمه چه خبررررره

دقیقا برای منم عجیب بود . 

قربونت برم

همچنین برای شما رو

منم سه تا دارم

خروجی تیشرت همسر که کهنه شده بود و یه سایه چشم که پسرم شکست و پودرش کرد و شلوارک خونگی خودم برای هیچ کدوم ورودی ندارم چون به اندازه کافی جایگزین دارم فعلا به شدت ورودیهام رو کنترل میکنم...خانوما میخونمتون و لذت میبرم خدا قوت..

منم نزدیکی های عید که خروجی اساسی داشتم ..از آشپزخونه فک کنم این تعداد خروجی داشتم 

لباسامو چون کم کم خروجی داشتم نشمردم

سلام ورودی وخروجی یه لباس زیر همسر ،یه لباس زیر ویه رژ هم برای خودم ،

این کامنت لایک داشت

با این که مال پارساله👍