مینیمالیست شدن یعنی چی؟

چقدر حوصله داشته که لباسارو چندین سال نگه داشته تا بده به دختراش.من ازوقتی بااین تاپیک آشنا شدم نمیتونم لباسامو نگه دارم زیاد.

مانتو روسری کیف و کفش عقد و عروسیمو بخشیدم رفت ولی لباس عقد و عروسیمو هرکاری میکنم نمیتونم .

چندبار گذاشتم که ببرم جایی بدم که بدن به عروسای نیازمند اما بعدش نتونستم دل ببرم و دوباره برشون گردوندم تو کمد!!!

و به خودم قول دادم تا وقتی کامل دل نبریدم نبخشمشون چون اگه دلم بمونه پیش لباسام انرژی منفی میشه هم واسه خودم هم واسه اون عروس بنده خدایی که میخواد اون لباسارو تو عقد و عروسیش بپوشه.

اما بازم گوشه ذهنم این لباسا به عنوان انباشتگی اذیتم میکنن و همش منتظر روزی هستم که بتونم ازشون دل ببرم و ببخشمشون.

قربونت برم من انجلینا جولی میگی چقدر حوصله داشته لباسا چندسال نکه داشته بده به دختراش؟اگه اره

خوب گلم اون که لباساش مال چندین سال پیش نیست

نهایتا مال دو تا جشنواره قبلی که شرکت کرده بعد تغییر سایز ومدل دادند برای دختراشون.

انجلینا یه لباس سال ۱۰۱۹ پوشیدند بعد سال ۲۰۲۱ دخترشون شایلو اگه اسمش درست بگم اون لباس با تغییر سایز ومدل پوشید

اشتباه تایپی بوده سال ۲۰۱۹

ورودی امروزم یه گلدون بزرگ برای برگ انجیریم بود گلدونش کوچیک شده بود، یه زنجیر بدل و یه بلوز نوزادی دخترمم گذاشتم خروجی

فکر کردم منظورتون اینه که لباسای جوونیشو نگه داشته واسه بزرگ شدن دختراش

یادم باشه به همسر بگم

خیلی خوب بود

البته فعلا باردار نیستم🤪🤪فقط توفکرشم

سلام سلام سلااااام...

خوبین دوستای گل 

اومدم از شماااا تشکر کنم   از مدیر عزیز این گروه رو زده ...

امسال که خروجی ها و چیزای اضافی رو   رد کردم  خونم کشو ها   واقعا خلوت و نظم گرفتن ...

من همیییشه  تمییز میکردم خونم رو    اما   شلوغی و قیامت بودنه کشوها  خیلی زیاد بود اصلاا...

بعد اگر میخاستم مهمونی بدم وای  چند روز قبل ترش شروع میکردم ب تمییز کاری  واقعا از مهمونی دادن بدم میومد  چون از قبلش کلی کار میکردم !

اما امسال ۲بار  افطاری دادم بدونه هیچ اذیتی   خودم باورم نمیشد انقدرم راحت همه چیز پیش میرفت ...ذوق میکردم واقعا

خداروشکر 

چقدررر من نیاز داشتم به این تاپیک. امروز که فقط اسباب بازی و لباس بچه و توپ و کتاب داستان پاره و مدادرنگی شکسته  انداختم دور 

کسی میدونه کدوم صفحات درمورد تغیرات غذا خوردن هست

سلام به همگی. من امروز چمدون ها رو از بالای کمد اوردم پایین تا لباسهای زمستونی و گرم رو بزارم داخلش و تابستونی ها رو دربیارم،خدای من دوباره کلی لباس بچه.

واقعا دارم کم میارم هرچی جمع میکنم تموم نمیشه،قبلا طبق روتین قبلی همه رو میزاشتم تو چمدون ولی الان نمیتونم باید خالی اش کنم.سه تا نایلون خرید بزرگ پر شد،دوتا سجاده کاملا نو.کلی شلوار لی و پیشبندی ،کلی لباس شلوار واسه پسرم که دیگه براش کوچیک شدن هرچند واقعا سالمن بدون هیچ اثری از کهنگی ولی وقتی کوچیک شدن چیکارشون کنم دیگه،و واقعا نمیدونم چرا نگه داشتم.شال و کلاه،کاپشن، یک شال اضافه .

من چون بچه هام هم جنس هستن ناخوداگاه لباس بزرگه که خوب و سالم باشه نگه میداشتم چند وقت بعد کوچیکه تو خونه میپوشید.ولی الان واقعا لزومی نداره نگه دارم بردم دادم کسی بده خیریه.

لباس ژیمناستیک و چندتا لباس که دیگه بنطرم جالب نبود کلاه نوزادی و ...رفتن زباله. 

انقدرلباس دادم مامانم تا بده به اون  خانوم همسایه واسه خیریه امشب میگفت من دیگه روم نمیشه ببرم براش...🙈🙈

اولین بار اسم کاربریتون رو دیدم یجوری شدم ولی الان با این پستهای سریالیتون،همش منتظرم ببینم شما چی گفتین،خیلی قشنگ و جالب تعریف میکنین❤❤

عزیزم به یه جا تحویل ندید که براتون سخت بشه 

چند تا گزینه پیدا کنید برای خروجی 

برای من ، یکی مستاجر داداشمه که خودشون گفتن اگه لباس خودتون و بچه هاتون کوچیک شده بهم بدید استفاده میکنیم .

یه مورد دیگه اینکه میذارم تو دیوار میگم کسی استفاده میکنه این آدرس و شماره تماس،بیاد تحویل بگیره(این برای مواردیه که اون مستاجر رفته باشه مسافرت)

یا اینکه میدم به مامانم بده به یه همسایه ضعیفشون .

گاهیم یه چیزی که روم نشه بدم به کسی میذارم کنار سطل زباله خونمون،میان میبرن 

قربونت برم عزیزم،اره اسم کاربریم خیلی مسخره س🤪🤪تقصیر شوهرم شد گفتم چی بزنم گفت بنویس موش دیگه اینو زدم قبول شد

من اسمم فاطمه هست 

خیلی خوشحال شدم از نظرتون تقریبا یک کیلو قند تو دلم اب شد😄😄😄

دیروز موقع بازی بچه ها پسرم سطل زباله خونه مامانم اینارو شکست

البته خیلی نازک بود.

یکی اضافه داشتن اونو اوردم گذاشتم اونم خواهرزادم کوبید زمین شکست

خداروشکر اینجوری دوتا سطل زشت رفتن بازیافت😁

بعد به مامانم گفتم دیگه نخر من یکی اضافه دارم میارم.

خواهرم گفت پلاستیکیا ب درد نمیخورن از مدلهای حصیری برات میخرم انشالله یادشون بمونه نخرن دیگه.😅😅

امروز دیگه راهی شدیم،اگر بیشتر میموندم بازم میتونستم سرو سامون بدم به خونشون.

به ابجی کوچیکم سپردم نذاره مامانم خرید هیجانی بکنه چون بیشتر وسیله ها همینجوری وارد خونه شدن و الانم انباشت شدن نه میشه فروخت نه میشه دور انداخت

مثلا تو یه خونه ۴ تا کتری به چه درد میخوره؟؟؟؟

یا ۳تا قوری استیل درحالی ک همیشه تو قوری چینی چای دم میدن

یعنی اگر به من بود الان مامانم یه کابینتش کاملا خالی شده بود حیف دست و بالم بستس😄😄😄😄😄