من دسته گل عقدم رو نگه داشته بودم. چندماه پیش دادم خواهرم برای عروسیش استفاده کنه هنوز برنگردونده. میگم بگیرمش کجای دلم بذارمش بذار پیش خودش باشه! ولی خیلی دوسش دارم دلم پیشش مونده
گل کت داماد رو نگه داشتم که ست دسته گلمه که اگه دسته گلم رو برنگردوند اونو نگاش کنم دلتنگیم رفع بشه!
خانواده شوهرم تور از کسی گرفته بودن گفتن ما رسم داریم تور برای سید باشه وفلان ... بعدش با خودشون بردنش. به شوهرم گفتم من دوس داشتم مال خودم باشه. شوهرمم پیگیر شده بود و صاحب تور، تورو هدیه فرستاده بود برای من! وقتی گرفتمش عوض اینکه خوشحال بشم ناراحت شدم که عجب اشتباهی کردم دستی دستی یه وسیله به وسایلم اضافه کردم.
بعد از عقدم خاله م اومده بود دیدنم تور عروسیش رو که مال چهل سال پیشه برام اورده بود گفتم خدایا کاش ازت یه چیز دیگه خواسته بودم الان همه تور بارونم میکنن 😁
تازه خودمون هم یه پارچه سفید تزئین شده اماده کردیم که اگه خانواده شوهر با خودشون تور نیاوردن اون باشه. الان سه تا شو دارم و نمیدونم باهاشون چیکار کنم
کله قند عقدمم ما رسم داریم توی بله برون داماد میشکنه. اونم همینجوری شکسته یه مدت بود، مامانم گفت ببرش خونت. منم گفتم بیار بشکونیم بخوریم بابا حوصله داری. تو عقد که بودم حسابشو رسیدم 😁
چادرعقدم و کله قندکوچولوهام و جای حلقه هامون رو نگه داشتم، هنوز زوده بذارم خروجی