بچه ها سال گذشته رفته بودم خونه برادر شوهرم. متاسفانه از دهنم در رفت پیش جاریم گفتم اگه رفتی بازار مرکزی شهرتون بهت خبر بدم یه ظرف پیک نیک و یه جا ادویه برام بگیری( اون موقع هنوز با مینی مالیسم اشنا نشده بودم).
چند ماه بعدش جاریم برای اولین بار بعد عروسیم اومد خونه م به عنوان هدیه یه جا ادویه با استندش برام گرفته بود( یکیش تو جابه جایی شکسته بود و ناقص شده بود) و یه سرویس کامل ایروپال. و یه ست قدیمی و استفاده شده جا میوه ای و یه سرویس ۶ نفره با پیش دستی و کاسه و...
گفت از این قدیمیها برا بیرون استفاده کن ولی خب اصلا مناسب بیرون نیستن.
دستش درد نکنه خیلی ازش تشکر کردم ولی من به این همه ظرف احتیاج نداشتم الان یه کابینت دو درم پر شده. نمیشه اون ظرفای هدیه رو رد کنم بره شوهرم اصلا اجازه نمیده ... نمیدونم با این همه ظرف چکار کنم همه هم خیلی قدیمی و دمده🤦🏻♀️