2777
2789
عنوان

مینیمالیست شدن یعنی چی؟

| مشاهده متن کامل بحث + 1731740 بازدید | 44563 پست

سلام به همه دوستان این تاپیک

 من اینجارو تازه کشف کردم و چراغ خاموش میخونم البته تازه شروع کردم.فقط یه سوال اگه میتونین کمکم کنین 

من میخوام درمورد همه چی مینیمالیست بشم هم خونه هم افکار خودم چطور وقتی توخونه شلوغه آدم عصبی میشه منم وقتی یاد بعَضی چیزها میوفتم عصبی میشم امکانش هست اون موضاعات حذف بشه از مغزم ...واقعا درگیرم 🤨😴🥺

درمورد خونه هم دارم برنامه ریزی میکنم که یواش یواش شروع کنم چون پسرا خیلی شلوغن 

پیشاپیش ممنون از همگی

دعا کنین ماهم خونه دار بشیم 🙏🙏🙏
سلام به همه دوستان این تاپیک  من اینجارو تازه کشف کردم و چراغ خاموش میخونم البته تازه شروع کرد ...


سلام بارانه جان

درباره شلوغی ذهن 

البته این طبیعیه با مشغله های امروزی که ذهنمون بیش از حد درگیر باشه

ولی من خودم بعضا مدیتیشن انجام میدم 

حالا تو هر سطحی همینکه چند ساعت بعدش حالم خوبه برام کافیه

و اگه این مدیتیت ها بیشتر باشه ساعات حال خوبمون بمراتب بیشتر

و دیگه اینکه اگر شاغلین یا خاندار فرق نمیکنه یه فعالیت جدید برای خودمون محیا کنیم حتی در حد حل جدول


خوشحال میشم دوستان دیگه هم نظراتشون رو بفرمایند

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 


سلام به همه دوستان این تاپیک  من اینجارو تازه کشف کردم و چراغ خاموش میخونم البته تازه شروع کرد ...

دوست عزیزم مبحث مینیمالیست رو از اول بخون خیلی نکات مفیدی توش هست

دوم اینکه برای اینکه ذهنت از خیلی چیزها پاک بشه ازاد بشه مثل خریدها فعالیت ها خواسته ها نیازها یا هرچیزی ی کاغذ بذار جلوت و هرچی تو ذهنت میگذره بیار رو کاغذ اینجوری ذهنت ارم میگیره و پاک میشع

مثلا مسایل رو جدا کن برنامه ریزی کن اولویت بندی کن روی کاغذ هرچیو طبق خواسته هات درامدت اولویت بندی کن هدف گداری کن 

بعد متوجه میشی ک ذهنت چقد ارومه

فقط 26 هفته و 5 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40
تیکر رسیدن به هدفمه
دوستان فکر نمیکنم کسی از من مینیمالیست تر باشه😊عاشق خونه ی خلوت هستم .کمد لباسم خالیه تقریبا هیچ چی ...

واقعا آفرین بهت واقعا تحسینت میکنم 

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل الفرجهم 

سلام من امشب وارد تاپیک شدم و چند صفحه اول و آخر خوندم پاکسازی ک انجام دادم انفالو پیج های الکی پاک کردن پیامک های چندساله چت های چندساله لیست تماس های چندسالم بود و این حرف دوستمون که اضافه وزنم باید بخاطر اضافه بودنش ازبین بره واقعا منو به فکر فرو برد من میگم لباس بی مصرف اضافیه ولی 20کیلو اضافه وزن جزو منه و پذیرفتمش. برای جهیزیه ام اضافه نخریدم نبردم و دورهم ریختم ولی فکر اضافات فکر وزنم نبودم اضافه حرف زدنم نبودم. آشنایی با این تاپیک واقعا برام لازم بود خدایا شکرت بابت همه چیز

اللهم صل علی محمد وال محمد وعجل الفرجهم 
سلام به همه دوستان این تاپیک  من اینجارو تازه کشف کردم و چراغ خاموش میخونم البته تازه شروع کرد ...

سلام، در مورد شلوغی ذهن باید بگم مغز ما گزینه ی فرمت نداره،یعنی نمیشه چیزی رو طوری ازش پاک کرد که انگار وجود نداشته، در این موارد تمثیل بچه بدقلق که روانشناسانی که با مدل اکت کار میکنن ازش بهره میبرن میتونه بهتون کمک کنه

 فرض کنید شما شب مهمان دارید و این مهمانی خیلی براتون مهمه،از طرفی داخل خونه هیچ چیز برای پذیرایی ندارید و مجبورید خرید برید،از طرفی یک بچه ی چهارپنج ساله ی خیلی بدقلق هم دارید که مجبورید با خودتون ببریدش

وسط خرید یهو بچه یه شیشه ی رنگی خیلی جذاب بین شوینده ها میبینه و اصرار میکنه که اونو براش بخرید و بدید دستش،شما میدونید که اون شیشه شکستنیه و داخلش اسیده! مسلما شما مقاومت میکنید اما بچه شروع به بدقلقی میکنه،گریه و سرو صدا میکنه،ممکنه حرفهای بد بزنه و توجه همه رو جلب کنه،قطعا شما از این وضعیت ناراحت هستید

چندتا گزینه جلوی روی شماست، یا چیزی که میخواد بهش بدین که قطعا عقلانی نیست،یا فروشگاه رو ترک کنید و قید خرید رو بزنید که اون موقع برای مهمونی مهمتون به مشکل میخورید

کاری که باید بکنید اینه که بچه رو نادیده بگیرید و با تمام سختی که اینکار داره به خریدتون برسید

ذهن ما هم یک بچه ی بدقلقه، همیشه چیزی برای بهانه گیری و مشغول کردن ما داره، کاری که ما باید بکنیم اینه که فقط نادیدش بگیریم و در زمان حال باقی بمونیم و با تمام سختیش کاری رو که لازمه انجام بدیم(سخته ولی ناممکن نیست)،یعنی وقتی میبینی داری درگیر ذهن و افکارت میشی همون بچه که چسبیده به پات رو تصور کن که داره بدقلقی میکنه،اونجوری رها کردن و نادیده گرفتنش برات راحت تر میشه

اگر این روند رو ادامه بدیم این بچه ی بدقلق(ذهن) متوجه میشه که با این بدقلقی ها نمیتونه توجه بگیره و به خواسته هاش برسه و بدقلقی هاش هم کمتر میشه

( به اینم توجه کنید که نادیده گرفتن با تحمل کردن فرق داره،شما وقتی نادیده میگیری به کارت میرسی ولی وقتی تحمل میکنی دیگه فقط منتظری که اون دست برداره و خودت به کارهات نمیرسی)

 شما در این مسیر یاد میگیرید که ارزشهاتون رو اولویت بندی کنید و بر اساس اونها عمل کنید،یه جورایی میتونم بگم در انتخاب کارهاتون هدفمدار میشید،یعنی در انتخاب کارهایی که باید انجام بدید و انرژی که باید بذارید دقت بیشتری میکنید و فقط به مواردی میپردازید که شما رو در مسیر ارزشهاتون پیش میبرن و واقعا اهمیت دارن(یه جورایی شایدم از این نظر بشه به مینیمالیسم ربطش داد چون در انتخاب اهداف و کارهاتون دقت بیشتری خواهید داشت و اضافه ها رو حذف میکنید)

اگر این تمثیل به تنهایی کمکتون میکنه که خیلی عالیه ولی اگر فکر میکنید برای درک مفهوم ارزشها،انتخاب اهداف و...به کمک بیشتری نیاز دارید باید از یک درمانگر کمک بگیرید تا این مفاهیم رو هم براتون جا بندازه... 

البته این موارد مربوط به درمان اکت هست،اگر سراغ درمانگران شناختی رفتاری و .... برید اونها از این مفاهیم استفاده نمیکنن و روششون فرق داره، دیگه خودتون باید ببینید با کدوم نوع این رویکردها راحت تر هستید،موفق باشید

من  قبلا که سالم بودم هرچیزی تو زندگیم یکسال مصرف نمیشد میریختم دور  ولی یه مدت بقدری مشغل ...

سلام به خانمهای گل 

 ممنونم هرکی منو لایک میکنه  من اینجارو پیدا میکنم    

فکر میکنم  آذر ماه اینجا زودم بعداز اون دیگه نیامدم  توجمعتون 

وزنم خیلی بالا رفته بود  با هیچ رژیمی پایین نیامد رفتم اسلیو  

الان وزنم کم شده   همش دلم میخاد کار کنم چون سبک شدم مثل قبل نیستم که با کار کردن وراه رفتن پادرد کمر درد بگیرم     


برای استارتر عزیز وخانها که اینجا هستمد دعا میکنم 

مخصوصا برای خانمهایی که منو لایک میکننآرزوی بهترینها دارم 

خدایی انگیزه میگیرم 

چون هیکلم بهم خورده بود تمام لباسهای قبل رو  رد کددم 

الانم لباطهای بزرگ رد کردم خیلی   خونم خلوت شده 

همه جارو تقریبا تمیز کردم بجز آشپزخانه 

دلم کمک میخاد یکی باشه یبیاد باهم تمیز کنیم هنوز کسی پیدا نکردم  

سعی میکنم خودم   کم کم پاک کنم   ممنونم

 

من به تازگی در یک دوره برنامه ریزی شرکت کردم ولی اصلا واسش وقت نمیذارم خیلی ناراحتم


ببینید ما وقتی برای کاری برنامه ریزی و هدف گذاری میکنیم دو جور مانع ممکنه جلومون ظاهر بشن،موانع درونی که همون ذهن ما هست،همون بچه ی بدقلقی که چسبیده به پامون و اصرار داره ما رو به چیزهای دیگه ای غیر از برناممون مشغول کنه که چارش همون نادیده گرفتن و پرداختن به چیزهایی هست که برامون اولویت داره

 یه سری موانع هم بیرونی هستن،یعنی اتفاق افتادنشون از کنترل ما خارجن که برای اونها باید حل مسئله کنیم، چیزی که مهمه اینه که وقتی هدفی برای خودمون مقرر کردیم دیگه باید بهش متعهد بشیم،یعنی سرم بره قولم نره

 برنامه های سنگین نچینید، اهدافتون رو خرد کنید،کوتاه مدت برای بیست و چهار ساعت آینده،میان مدت برای هفته ی آینده و بلند مدت هدفی هست که در نهایت دلمون میخواد بهش برسیم

مثالی در رابطه با همین تاپیک میزنم،من در راستای ارزش سلامتی خودم تصمیم میگیرم سبک زندگی خودم رو تغییر بدم و مینیمالیست بشم(ارزش مسیر و هدف نقطه هست،ارزش تموم شدنی نیست ولی هدف نقطه ی رسیدن و پایان داره، اگر ارزش یک مسیر راه آهن باشه،اهداف شما ایستگاهها هستند) 

حالا هدف بلند مدت من اینه که خونم کاملا از وسایل اضافی خالی باشه، برای هدف کوتاه مدتم میبینم تا بیست و چهار ساعت آینده میتونم چی کار کنم؟ ممکنه فکر کنم برم سراغ اسباب بازی های بچگی و ردشون کنم، اینجا ذهن بدقلق میاد سراغم،خاطرات رو به یاد من میاره و نمیذاره ازشون دل بکنم، من باید ببینم میتونم نادیدش بگیرم یا نه؟ یعنی میتونم رنج سر و صدا و هجوم خاطرات رو به جون بخرم؟احتمالا برای شروع این کار سختیه،در شروع ذهن من هنوز قدرت زیادی داره،پس هدف بیست و چهار ساعت آینده رو میذارم پاک کردن گالری گوشیم، میتونم از پسش بربیام؟ شاید سخت باشه ولی فکر میکنم میتونم،پس متعهد میشم نسبت بهش،حالا دیگه اگه سرم هم بره باید انجامش بدم، ذهن شروع میکنه بدقلقی،سختمه ولی باید نادیدش بگیرم،تکلیفیه که باید انجام بشه،مثل مشقی که با وجود اینکه دلمون میخواست تلویزیون ببینیم باید مینوشتیم

برای هدف میان مدت تصمیم میگیرم یک کمد رو پاکسازی کنم، میتونم؟ نگاهی به برنامه ی هفتم میندازم و میبینم که برای یک کمد وقت دارم، بچه ی بدقلق ذهنم چی کار میکنه؟ به هر کدوم لباسا چنگ میندازه و اصرار میکنه نگهش دارم،میتونم ذهنم رو نادیده بگیرم؟ فکر میکنم بتونم،پس سرم بره قولم نمیره،حالا فرض کنید یه مانع بیرونی ایجاد میشه،یهو از شهرستان مهمون میاد،میتونم این رو بهانه کنم؟ نه،اول باید ببینم چه جوری میشه حل مسئله کرد،مسئله اینه:من باید روزی یک ساعت برای این کمد وقت میذاشتم الان یک هفته مهمان داخل خونه ی من هست و من باید ازشون پذیرایی کنم،کمد رو بیرون بریزم اتاق هم به هم ریخته میشه، من اینو اینجوری حل میکنم که صبح بعد از نماز صبح که مهمانم هم خوابیده بیدار بمونم و کارم رو پیش ببرم، برای شلوغی هم همه ی لباسها رو بیرون نمیریزم،چند تا چند تا بیرون میارم و چک میکنم،سخت میشه ولی مهم اینه برنامه ی من انجام میشه

اگر میبینید برنامه ای رو به خاطر موانع بیرونی به تعویق میندازید باید راههای برطرف کردن اون مانع رو پیدا کنید،اگر به خاطر موانع درونیه مثلا ذهنی که اصرار داره هنوز بشینی پای گوشیت باید یاد بگیری اونو نادیده بگیری،کار آسونیه؟ نه! با این حال شما میتونی انجامش بدی؟ بله،چون شما برای خودت ارزشهایی داری که لازمه بهشون رسیدگی کنی و در مسیرشون حرکت کنی، مثل اون مثال بچه بدقلق،نادیده گرفتن بچه آسون نیست ولی شما مهمانی داری که از نگاههای مردم تو فروشگاه برات مهمتره و باید خرید کنی پس نادیدش میگیری و خریدتو میکنی...

کم کم ذهن عادت میکنه به اینکه با های و هوی نمیتونه توجه بگیره، بدقلقی هاش کمتر میشه و اونجاست که من میتونم هدفهای سنگینتر رو بردارم،مثل بخشیدن اسباب بازیهای بچگیم،البته این فقط یه مثاله ممکنه بخشیدن اسباب بازی برای شما از همون اول هم راحت باشه،منظور به طور کلی این هست که اول راه ذهن شما طبق عادت قدرت بیشتری برای رنج دادن شما و مانع شما شدن داره چون سالها به حرفش گوش کردید و بهش قدرت دادید،پس از کارهای کوچکتر شروع کنید که فکر میکنید کمتر ازتون انرژی میگیره

در طول این مسیر ممکنه گاهی حس کنید بعد از مدتی پیشرفت یهو یه جا دوباره درگیر ذهنتون شدید،اشکالی نداره، یادتون باشه حتی حرفه ای ترینها ممکنه گاهی در حِرفَشون اشتباه کنن،حرفه ای ترین راننده هم ممکنه  یه جایی بزنه جاده خاکی،مهم اینه که به محض اینکه فهمیدی زدی جاده خاکی فرمون رو بچرخونی سمت مسیر اصلی و اسیر سرزنش خودت نشی،یادت باشه اونی که داره سرزنش میکنه هم‌ همون بچه ی بدقلق ذهنته پس اسیرش نشو

قانون پنج دقیقه هم فکر میکنم به دردتون بخوره،هر بار دیدید باید برنامه ای رو شروع کنید،مثلا باید برید سراغ کمد ولی حال و حوصلش رو ندارید،یا کلیپ یا بازی تو گوشیتون جذابیت بیشتری داره براتون و حاضر نیستید رهاش کنید یه تایم پنج دقیقه ای خودتون رو مجبور به اون کار کنید،یعی هر جوری هست بلند شید و برای پنج دقیقه اون کاری که باید رو انجام بدید،کم کم میبینید که بعد از پنج دقیقه اونقدر درگیر اون کار شدید که برنامه رو کامل انجام میدید و رهاش نمیکنید برگردید سر مثلا گوشیتون

امیدوارم اینا براتون مفید باشه🌷

سلام مینیمالیست خانمااااا

با خودم شرط کرده بودم تا وقتی چندتا قدم بزرگ برنداشتم اینجا پستی نزارم.امروز دیدم یه نفر ریپ زده بود اومدم دیدم آخ جون چقدر پست


دیگه از خدا خواسته گفتم منم بیام دوباره مثل قبل سخنرانی کنم😂

خانمایی که تازه وارد هستن نگم براتون که چقدر این سبک انرژی بخشه.

همونطوری که اگر شما اصلی ترین سبک زندگی تون مثلا بر پایه ورزش،سالم خواری،مطالعه،مراقبه و خلاصه هر کار شادی آوری باشه دقیقا سبک مینیمال هم همون انرژی رو بهتون میده.حتی بنظر من میتونه راس تمام امورات زندگی باشه.

وقتی توی خونه مجبور نباشی هرروز وسایل زیادی رو تمیز کنی،جابجا کنی،لباسای اضافه بشوری،اتو کنی،ظرف جابجا کنی.... اووووووو هرچی بگم تمومی نداره .اگر زحمت این کارا کمتر باشه وقت بیشتری برای رسیدگی به علایقت داری،وقت برای ورزش و رقص داری و هرکاری که دوست دارید


مینیمالیست خیلی توی علاقه به کارای خونه به من کمک کرد.اصلا همه کارام نظم و دیسیپلین گرفته.من خیلی فوق تنبل بودم.قبلا تا برام مهمون نمیومد خونه رو یه تمیز کاری اساسی نمیکردم.حالا نه اینکه فکر کنید خونه کپک زده بوده هااااا😶نه.اما اون تمیز و مرتبی که باید باشه نبود.شاید ماهی یه بار یه تکونی به خودم میدادم


الان فردا شب مهمون دارم و به شوهرم گفته بودم میخوام پارکینگ را تمیز کنم .بعد اون گفت ول کن اونجا را  کسی نمیبینه.گفتم خب نبینن بخاطر خودمون تمیز میکنم شلوغ نباشه.بعدش که یاد  اونروزام افتادم و دیدم الان چقدر طرز فکرم عوض شده کلی ذوقیدم واسه این پیشرفتم.

هر سری پارکینگ و اتاق بالایی رو تمیز کنم چندتا چیز اضافی رو میندازم دور.

تو خونه هم مدام فکرم درگیره .همش چشمام میچرخه به دور و برم ببینم چی اضافه هست رد کنم.بازیافتی ها که تا تموم بشن فاتحه


لباس کهنه همچنان دارم و یکی یکی پوشک میشن برای بچم که این تو این برهه ی وحشتناک کمک بسیور بسیور زیادی در صرفه جویی اقتصادی میکنه.حتی تیکه پارچه های کوچیک را بجای دستمال کاغذی براش استفاده میکنم.یه مدت از بس بچه رو با دستمال کاغذی پاک یا خشک میکردم پاش قرمز شده بود.


فعلا بیشتر حمله کردم به پارچه ها و لباسهام

لباسایی که چندسال پیش برش زدم و نصفه کاره مونده سرو سامون میدم.حتی بعضیاشون را مدلش را عوض میکنم.

تو خیاطی هنوزم خیلی کند پیش میرم اما آهسته و پیوسته میرم.

دوخت سرویس آشپزخونه رو دوباره شروع کردم.برای اون کارم انقدر پارچه دارم که تا یکسال نیازی به خرید ندارم 😎 در واقع میتونم از هیچی پول دربیارم

خیلی وقتا از اینکه میبینم اینهمه وسایل زائد تو خونه هست اذیت میشم.میگم مگه ما به چقدر چیز میز نیاز داریم اینا چی از جون خونه زندگی من میخوان🤔

خلاصه دارم صبوری میکنم به امید روزی که بتونم بگم من یک مینیمالیست کامل هستم😍


امروز یه سنگ نمک بزرگ و سنگین رو رد کردم

چندتا دکمه به درد نخور که چندساله نگه داشتم

یه شلوارک کهنه

یه کیسه گل خشک از اینا که محکم هستن برای تزیین که دیگه این چیزا شکر خدا منسوخ شده

پنج تا استکان کوچیک که دیدم استفاده ندارن دادم مامانم

و چندتا چیز ریز که ارزش گفتن نداره


برای اون دوستانی که گفتن چیزایی که اضافه دارن دلشون نمیاد رد کنن

خیلی بابت این سخت نگیرید.همین که فکرتون این باشه که این اضافه هست یا چرا اینو تاحالا  نتونستم استفاده کنم یهو یه ایده ای سر راه تون میاد که یه راست میرید مثلا اون کفش را یا میپوشید یا از ته دل چشماتون را میبندید و میبخشید به کسی که به دردش میخوره.

بیشتر تمرکزتون را بزارید روی یک دسته از وسایل

درسته که تو مراحل اولیه شما باید کل وسایلی که تو خونه دارید را بررسی کنید و اونایی که صد در صد میدونید پرت کردنی هستن را بندازید بیرون

اما کم کم گیر بدید به یکی دوقسمت .مثل من که میگم فعلا پارچه ها ،لباسها و چیزای ریز...

اینطوری که بخواید همزمان به همه جا سر بزنید بیشتر گیج میشید.

نه اینکه رسیدگی کلی را کنار بزارید .ماهی یکبار هم اون نگاه را به همه جا داشته باشید.اما همواره یه مورد از انباشتگی را شدیدتر پیگیری کنید


همگی موفق باشید







ببینید ما وقتی برای کاری برنامه ریزی و هدف گذاری میکنیم دو جور مانع ممکنه جلومون ظاهر بشن،موانع درون ...

منم استفاده کردم مرسی.یه سوال دارم فکر کنم شما بدونی


من یه مشکلی دارم که چندساله هیچ جوره نتونستم بهش تعادل بدم.اونم اینکه چندروز یهو شاد و پر انرژی میشم .بعد یهو تا یه هفته بنزینم تموم میشه

برای اینم راهکاری دارید ؟

2810
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز