سلام دوستان
وقتتون بخیر
دوست داشتم گزارش دیروز رو اینجا ثبت کنم
صبح بیدار شدم با یه اشپزخونه شلوغ و خونه نامرتب که اسباب بازی های پسر کوچولو ریخته شده بود.
از اشپزخونه شروع کردم، بقول دوستان ظرف دم دستی کم دارم و تا جاییکه بشه توی ماشین ظرفشویی میذارم که هفته ای یکبار روشن میکنم و بقیه رو با دست میشورم، مثلا چون فقط شش تا قاشق وچنگال دم دست دارم برای سه نفر، با دست میشورم.
گاز و هود رو با مایع گاز پاک کن تمیز کردم خیلی تاثیر داشت اکثر اوقات با مایع ظرفشویی میشورم چون دوست ندارم زیاد از شوینده قوی استفاده کنم.
مرتب کردن اشپزخونه، هال، پذیرایی و اتاق خواب و جارو کشیدنشون یک ساعت زمان برد که در این حین هم پادکست های خودشناسی گوش میدادم.
منظورم این هست چون خونمون کوچیکه حدودا صد متر و وسایل اضافه و دکوری زیادی نداریم خیلی سریع مرتب و جمع و جور میشه. بعد رفتم سراغ کمد دیواری و جمع کردن لباس های زمستونی خودم و همسرم، موقع جابجایی لباس های تابستونی سه تا تیشرت خودم که همچنان سالم بودن ولی مطمئن بودم که دیگه استفاده نمیکنم رو خروجی گذاشتم که مادرم برای نیازمند ببرن، یه مانتو کتی که دیگه دوستش نداشتم رو برای مامانم بردم و خیلی تو تنش خوب بود و خوشش اومد و کت تابستونی رو شستم و اتو کردم، برای تابستون فقط همین کت لینن رو دارم و برای بهار هم یه کت بهاری.
حس سبکی خیلی خوبی داشتم که تو زمان کم هم خونه مرتب شد هم کمد لباس ها پاکسازی و جابجا شدن با لباس های تابستونی.
بعد رفتم سراغ کمد دیواری پسرم و یه شلوار بیرونی و یه ست بلوز و شلوار و یه جفت کفش کوچیک شده بود رو همه رو شستم و خروجی گذاشتم چون خیلی سالموجنس خوبی دارن، حتما برای خیریه میبرم.
حس خیلی خوبی داشتم و مطمئنم شما هم تجربه ش کردین بعد از پاکسازی و تا آخر روز هم انرژیم بالا بود، دوست داشتم باهاتون شریک بشم.