منو شوهرم سالها پیش بدون وسیله مهاجرت کردیم ب شهری ک الان ساکنیم.
با کمترین وسایل زندگیمونو شروع کردیم.
اونموقع از هرچی ۳ تا داشتیم سه تا قاشق و سه تا لیوان و....
خونمون انقدر خلوت و مرتب بود.
یعنی اگر عقل الانمو داشتم هیچ وقت وسایل اضافی نمیخریدم.
کاش بعدها که جهازمو میخریدیم مثلا ظرف و ظروف اندازه ۱۲ تا میخریدیم نه بیشتر
دکور و تزیینی نمیخریدیم
لباس انقدر زیاد نمیخریدیم
به جای اینکه هم کمد بخرم هم دراور فقط کمد میخریدم.
اونموقع که وسایل الانم رو نداشتیم فکر میکردیم نیازه باید بخریم.ولی حالا میبینم بدون اینا واقعا کارم راه میوفتاد اصلا نیازی ب خرید اینهمه وسیله نبود.
واقعا یکی نبود آگاهی یکی ترس از حرف مردم و اطرافیان و یکی هم چشم و هم چشمی باعث این اشتباهات شد.
الان هم آگاهترم هم حرف بقیع برام مهم نیست.هم بی نهایت از چشم و هم چشمی بیزارم.