2777
2789
گلشنک جان اشکال نداره انشاا... مدرسه دیگه ای که میره براش پر از شادی و روزهای خوش باشه. تا الان هر چیزی پیش اومده سعی کن فراموش کنی و به روزهای خوب آینده که در انتظارتون فکر کنی.
در مورد شلغم:اصلا احتیاجی به پخت نداره وقتی شلغم رو شستی مثل فلفل دلمه ای که توش رو خالی می کنیم برای دلمه توی شلغم رو کمی خالی کن تا یه حفره ایجاد بشه و توی این حفره کمی عسل یا شکر بریز و روی یه استکان قرار بده چندین ساعت که بگذره مثلا شب تا صبح وقتی شلغم رو نگاه کنی چروکیده شده و داخل خودش و حتی استکان مایعی جمع شده اون عصاره رو هر روز با قاشق بده پسر نازت بخوره تا انشاا... مریض نشه.
البته سهند که با مکافات میخوره با کلی دوز و کلک به خوردش میدم.
عطرهای گرون قیمت رو بی خیال.آدم باید بوی اعتماد بده

بچه‌ها، باورم نمی‌شه!!!!

دیروز جاریمو دیدم، انقدر لاغر شده بود که واقعاً شوکه شدم! 😳 

از خواهرشوهرم پرسیدم چطور تونسته انقدر وزن کم کنه و لباس‌های خوشگلش اندازش بشه. گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته.منم سریع از کافه بازار دانلودش کردم و رژیممو شروع کردم، تا الان که خیلی راضی بودم، تازه الان تخفیفم دارن!

بچه ها شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

سلام گلشنگ جون سرفه های پسر من هم خوب نشده هنوز تک و توک میزنه. 2 روزه بهش شربت پروسپان گیاهی میدم به نظرم از آویشن بهتره. روزی 2 بار هم شلغم و عسل ولی بر عکس مامان سهند میگذارم بپذه . البته اون مدلش هم شنیدم که میدن اما من این مخروط عسل رو که تو شلغم میذارم با شعله و آب کم میذارم بپذه و خود شلغم رو بهش میدم . اگه خام باشه میترسم باکتریهای موجود در خاک هم به عصاره منتقل بشه. امیدوارم به زودی یک مهد خوب پیدا کنی و بیای برامون بگی بچه ها نقاشی بجه هاتون در چه حدیه؟ آیا مداد رو می تونند خوب دستشون بگیرند؟ پسر من تو رنگ آمیزی زیاد حوصله نمیکنه و مداد هم خوب دستش نمیگیره!!!
سلام به دوستان
حکایت مکتب رفتن دردانه ما:
تاحالا پسر رو باید راضی میکردم حالا باباشم اضافه شد.من موندم تنها.بابایی میگه باید اونقدر صبر کنیم تا کاملا خاطره اون مدرسه از ذهنش پاک بشه.
آخه چندشب پیش آقای پسر حرفهایی زد که تا صبح خواب منو پروند .داشتم باهاش بازی میکردم ،اونهم بازی معلم و شاگردی.که یهو اومد طرفم و گفت مامان تو خیلی مهربونی میشه تو معلمم بشی گفتم مامان من فقط مامانتم درضمن همه معلمها مهربونن .گفت:نه همشون مهربون نیستن.بعد رفت تو فکر من هم ساکت شدم فهمیدم که این پسر تودار و درونگرای من میخواد حرف دلشو بزنه بعد از چند دقیقه برگشت گفت مامان ،من فهمیدم چرا همه معلمها می میرند(خیلی تعجب کردم اما باز هیچی نگفتم)ادامه داد:چون اونهارو می کشن.آخه چند روز پیش تو یه فیلم دیدم که با گلوله زدن یه معلمو کشتن خب قبلشم که یه نفر با موتور زد معلم ما رو کشت .گفتم:مامان مربیت کشته نشده نمرده زنده ست.گفت:نه اگه زنده بود بعد از خوب شدنش میومد اما دیگه نیومد.
شما جای من باشید با این ذهن داغون چه میکنید؟
فعلا بعد از کلی پرس و جوآدرس مطب یه روانشناس خوب رو پیدا کردم تا ببرم پیشش.دیگه کار من نیست ولی خیلی جالبه یه جمله دروغ به اصطلاح مصلحتی مدیر یا مربی مدرسه با فکروذهن این بچه چه کرده.
آخه بهشون گفته بودن مربی قبلیتون تصادف کرده باموتور چندروزی باید استراحت کنه .خب این بچه بیچاره هم دیده مربیش بعد از چندروز هم نیومده خب معلومه ازین فگکرهای ناجور هم میکنه
خلاصه
این قصه سر دراز دارد
تا ما بیایم این بچه رو روبراهش کنیم و راهی مدرسه یا مهد،سال تموم شده.
شیده عزیز
درمورد نقاشی باید بگم پسر من هم اگه قرار باشه مثلا یه قسمت خیلی بزرگی رو بایه رنگ خاص رنگ کنه حوصلش سر میره.اما قسمتهای کوچیک رو با حوصله و تمیز رنگ میکنه ولی کلا نقاشی کردن رو خیلی دوست داره اما دوست نداره محدودیتی براش باشه مثلا بهش موضوع حیاط مدرسه داده بودن ولی اون علاوه بر چیزهای دیگه یه شیر بزرگ هم وسط حیاط کشیده بود وقتی ازش پرسیدم چرا؟گفت خب من عاشق شیرم دوستدارم تو مدرسمون شیر جنگل هم باشه.جالبه نه!تمام در و دیوار خونمون هم پر از شاهکارهای آقاست.درمورد تسلط به قلم هم باید بگم خب زمانبره.بهترین راه تسلطم همین رنگ آمیزیه که بچه یاد میگیره از خط بیرون نزنه و کم کم مسلط میشه.ببین اصلا بهش نگو مثلا چرا سیب رو آبی رنگ کردی یا دریا رو چرا قهوه ای رنگزدی بذار آزاد باشه رنگ آمیزی احساسات همون لحظه بچه شماست.بذار هر شکل عجیب و غریبی که میخواد بکشه این خلاقیتش رو زیاد میکنه.مثلا محمد یکبار من و خودش رو کشیده بود و برای من کلاه بزرگی کشیده بود گفتم این چیه گفت تو مثل اون آقاهه که تو کارتن موش سرآشپز بود دستپختت خوشمزه اس اما کلاه نداری که باید بذاری چون آشپزها همه کلاه میذارن.گفتم بابا کو یه نقطه کشید گفتم این باباس؟گفت آره اما سرکاره برای همین دیده نمیشه
وای گلشنک جان کارت سخت شده که راضی کردن باباها یه کم طول میکشه.البته حرفشون منطقیه اما نه توی این مرحله اگر قبل از پیش دبستانی بود میشد اما الان تا بخوای خاطره بد از ذهنش بیرون بره شده عید.
واقعا این مدیر مدرسه اطلاعاتی در مورد رفتار با بچه ها داره که همچین حرفی زده؟واقعا که حالا جواب این طفل معصوم رو کی میخواد بده اطلاعات نادرست وارد مغز این بچه کردن ه به این آسونی نمیشه درستش رو یاد داد.کار خیلی خوبی هم کردی که میخوای بری پیش روانشناس.
در مورد تکالیف هم خیلی بهتر شده درسته گاهی شیطنت می کنه و از زیر کار در میره یا بد خط می نویسه اما از اول سال خیلی بهتر شده و خودش به انجام دادن تکالیف علاقه بیشتری پیدا کرده.
عطرهای گرون قیمت رو بی خیال.آدم باید بوی اعتماد بده
شیده جون یعنی وقتی عسل و شلغم رو درست کردی همونطوری توی قابلمه میزاری تا بپزی؟این روش خیلی بهتره
سهند تازگیها یاد گرفته مداد رو توی دستش بگیره ولی اصلا به نقاشی و رنگ آمیزی علاقه نداره که نداره.جدیدا یه کم بهتر شده و علاقه اش داره بیشتر میشه
عطرهای گرون قیمت رو بی خیال.آدم باید بوی اعتماد بده
سلام به همه آره مامان سهند باشعله و آب کم میذارم تو قابلمه و چون عسل به خورد شلغم میره خوشمزه هم میشه. شانسم اینه پسرم شلغم دوست داره. قبل از خواب 2 تا بهش میدم دیشب تو خواب خدا رو شکر سرفه نزد. البته بچه ها حتما عسل طبیعی گیر بیارید. میگن عسل گندم که سیاه هم هست عالیه. تو اینترنت سرچ کنید کلی مقاله هست در مورد تاثیر عسل بر سرفه. گلشنگ مشاور چیه؟ تو که بیشتر از من حساسی..... بچه ها از این حرفها زیاد میزنند... پسر من اوائل 5 صبح با استزس مهد پا میشد گریه میکرد... نگران نباش این مقدار استرس برای آیندشون لازمه. اگه الان همه شرایط زیادی براشون آروم وخوب باشه در آینده از پس مشکلات بر نمیان.به نظر من هر چه سریعتر یک مهد خوب بذارش. اونوقت سال بعد بزای مدرسه مشکل پیدا میکنی. بچه ها الان تو مهد کلی چیز یاد می گیرند اونوقت اگه دیر بره ازشون عقب می افته غصه میخوره. بچه ها پسر من تو همه زمینه هادر بچگی جلو بوده 10 ماهگی راه افتاده خیلی زود حرف زده یادگیری انگلیسیشم خیلی خوبه ولی مداد رو اصلا خوب دستش نمیگیره فقط خط خطی میکنه واصلا این چیزهایی که شما میگید نمیکشه فقط میتونه یک آدم کج ومعوج بکشه. من خیلی نگرانم. بچه های شما پارسال هم خوب نقاشی می کردند؟؟ یعنی تا سال بعد که پسرم میخواد بره پیش دبستانی خوب میشه؟
سلام خبرهای کمی نسبتا امیدوارکننده
آخجون کم کم داره دلش برای مدرسه تنگ میشه چون یکسره میره دفتر و مداداش رو میاره و درسای قبلش رو تمرین میکنه و از من صداو شکل حروف فارسی و انگلیسی رو میپرسه ناقلا نمیدونم از کجا تمام حروف انگلیسی رو یاد گرفته و میاد برام شکلشون رو میکشه ولی صداشون رو خوب و کامل بلد نیست بعضی وقتها هم یه کم قاطی میکنه چون مثلا سر 7رو بسمت راست میکشه بعد نگاش میکنه میگه مامان این چرا اینطوریه؟یا Dروبرعکس میکشه بعد میخواد بمن نشون بده یهو یادش میفته .زود صفحه رو برعکس میکنه میگه اینطوری نگاش کن.
ولی تو یادگیری سوره ها مشکل داره چون اصلا کلمات رو خوب ادا نمیکنه.مثلا وقتی سوره توحید رو میخونه من هیچی نمیفهمم.کلا علاقش به انگلیسی بیشتر از فارسی و عربیه.مثلا بهش میگم از 1 تا 20 رو بنویس.همه رو انگلیسی مینویسه.اما جدیدا تا انگلیسی مینویسه من میگم اگه تمامش رو فارسی و درست بنویسی پیش من جایزه داری.اونم زود همه رو فارسی مینویسه
سلام گلشنک جان معلوم است پسر خیلی گل و باهوشی داری .ولی من نگران این حد حساس بودنش ام .نوشته های خودت هم درباره اش نشان دهنده عشق بی حدت نسبت به اون است تا اینجا همه چی خوب است ولی عزیزم نسبت به سنش خیلی بهت وابسته است .معلوم است در بیرون از خانه تحمل هیچ ناملایمتی را نداره .در مورد علت رفتن مربی قبلی واقعا مهد حرف افتضاحی زده و خیلی رو پسرت اثر کرده .بنظرم نامه ای بنویس بگو مربیت فرستاده حالش خوب شده و گفته تو رو خیلی دوست دارد چون یک نی نی کوچولو داره مونده خونه نگهش داره و خواسته تو هم زودتر بری مدرسه چون باهوشی و حیف است خونه بمونی نمیدونم یک چیزی تو این مایه ها.از همه بهتر هم که گفتی می خوای بری پیش مشاور.انشا ا.. همه چیز درست میشه.
آفرین کتی جون خیلی فکر عالی بود یه جایزه و یه نامه.ممنونمممممممممممممممممممممممممممم.اگه جواب داد بهت اطلاع میدم.
در مورد وابستگی،آره قبول دارم حرف شما کاملا درسته برای همین گفتم تقصیر منم هست که نذاشتم سختی روزگار رو بچشه.مطمئنم که اگه بچه دیگری هم بیارم آدم بشو نیستم.
گلشنگ جون خیلی خوبه . یعنی همه اینه رو میتونه بنویسه؟؟ خوش به حالت که خونه بودی وتونستی باهاش تمرین کنی. یعنی پسر من هم سال دیگه میتونه بنویسه؟ فکر کنم اگه یک بچه دیگه بیاری حساسیتت رو اولی کم میشه. انا فکر کنم واقعا مادر نمونه هستی
شیده جون همه رو که کامل و بی غلط نمینویسه.گاهی جابجا مینویسه یا اعداد رو جا میندازه .من زیاد بهش فشار نمیارم.تجربه ثابت کرده هرچی بیشتر فشار درسی بیاری بچه زده میشه

دیگه اینکه تفاوت مهارتهای 4 سالگی با5 سالگی زیاده.تو هر سنی بچه یکسری مهارتهای خاصی پیدا میکنه.نگران نباش .راه میفته. در ضمن رنگ آمیزی مهارت قلم بدست گرفتن رو زیاد میکنه.بذار به انتخاب خودش کتاب رنگ آمیزی بخره و رنگش کنه.
اگه به زبان علاقمنده حتما پیگیری کن و سعی کن استعدادش رو پرورش بدی.پسر من تا اونجایی که من متوجه شدم بیشتر به مسائل هنری ادبی علاقه داره.مثل عکاسی موسیقی و حتی شعر.باورت نمیشه یه عکسهایی میگیره که دهن من باز میمونه کادر بندیش عالیه.ولی از حفظ کردن زیاد خوشش نمیاد مگر اینکه خودش دوست داشته باشه چیزی رو حفظ کنه والا صد بار هم بهش بگم حفظ نمیکنه.البته شاید با ورودش به مدرسه علائقش تغییر کنه و با آشنا شدن به مسائل جدید بسمت و سوی دیگری کشیده بشه.شاید الان تحت تاثیر محیط خونه به هنر و ادبیات علاقه نشون میده.نمیدونم.
پسر شما چه خصوصیاتی داره از علائقش بگو از تجربیاتت بیشتر بگو تا بتونیم بهم کمک کنیم.
راستی پسرت تو اجتماع چطوره راحته یا معذبه؟
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز