زن آگاه مستقل اجتماعی که شریک زندگیش رو با شناخت قبلی انتخاب می کنه و می دونه از زندگی چی می خواد و می تونه بدون شوهر هم گلیم خودش رو از اب بیرون بکشه اتفاقا به انتخابش وفادارتره.
چون براش وقت گذاشته و الکی با دو جلسه تو اتاق رفتن دست به انتخاب نزده. توانایی ها و کاستی های همسرش و خودش رو از قبل می دونه و تا یه چیز بد ببینه سریع مثل بچه ها دلشو نمی زنه که بخواد بره سراغ بعدی. چون انقدر بالغ شده و انقدر ادم های مختلف رو دیده که بتونه درک کنه هر ادمی ضعف هایی داره و هر زندگی بالا و پایین داره. افتاب مهتاب ندیده نیست که از خدا و پیغمبر و کل هستی توقع داشته باشه به خاطر اینکه خیلی مریم مقدس بوده، دیگه پسر پیغمبر پاشه بیاد خواستگاریش و تا ابد به خوبی و خوشی با هم زندگی کنن. به شوهر به عنوان پاداش نیکی هاش نگاه نمی کنه. بلکه اون رو هم یک انسان با خوبی ها و بدی ها می بینه.
دوست عزیز، شما بفرمایید همسرتون رو با ملاک های روانشناسای بازاری انتخاب بفرمایید. امیدوارم خوشبخت باشید و دختر رویاهاتون رو پیدا کنید. همین طور امیدوارم وقتی ۴۰ ساله شدید با دیدن دوستان و همکاراتون که زن های پایه و اجتماعی و سرزنده دارن که باهاشون وجوه مشترک حرفه ای و علمی زیادی دارن و توی اجتماع باهاشون رفت و امد می کنن و می تونن درباره توانایی های حرفه ای همسرشون با شما حرف بزنن، یه هو هوس نکنید زنتون پاشه از خونه بزنه بیرون و مریم میرزاخانی بشه.