همه مامانهائی که کوچولوی متولد 85 دارن بیان با هم آشنا بشیم

مامان سارا جون می‌شه بگی‌ دخترت چیا میخوره

saliamirali جون قبل پرسده بودی روناک چی میخوره من الان دیدم سوالتو عزیزم
روناک تغذیه خاصی نداره. اما چند تا چیز هست که خیلی میخوره:
شیر زیاد میخوره- سوپ- ماهیچه و گوشت خیلی دوست داره و مرتب میخوره- حتی برنج که میخوام بهش بدم واسه اون با آب گوشت یا ماهیچه درست میکنم که خاصیت داشته باشه- عاشق لبنیات هست به شدت.
ماست - دوغ اینقدر دوست داره که همیشه سعی میکنم بعد غذا براش بیارم چون اگر سر میز ببینه دیگه غذا نمیخوره -

saliamirali جان دختر منم همه چی میخوره تغذیه خاصی نداره بیشتر غذاها از جمله انواع خورشت مخصوصا قرمه سبزی و کرفسو خیلی دوست داره سوپ هم خیلی دوست داره دوغ و ماست هم که عاشقشونه روزی دو لیوان شیرو حتمی میخوره موز خیلی دوست داره البته تنقلات سالم هم میخوره مثل بیسکوییت و شیر کاکائو

ممنونم از همه? مامانا راستی‌ بچهتون چند ساعت میخوابن چه کارهایی با بچهتون انجام میدین موقعی خواب

پوریا بچه خیلی خوبیه من فقط سر دوچیز باهاش مشکل دارم خواب وخوراک موقع غذا خوردن وخوابیدن پدر مو در میاره آنقدر ادا درمیاره که نگو حتی وقتهایی که از شدت خواب وخستگی چشماش قرمز شده ودیگه نمیتونه راه بره ولی باز هم مقاومت میکنه
موقع خواب براش قصه میگم خیلی دوست داره پشتش رو دست بزنم گاهی وقتها هم میگه پاهامو دست بزن بعضی وقتها هم هوس میکنه یکی از عروسکهاشو بغل کنه وبخوابه کلا بین نیم ساعت تا 1ساعت طول میکشه تا خوابش ببره فکر کنم اگه مهد نمیرفت خوابش خیلی بیشتر بود ولی شبها 5/10میخوابه تا 8صبح ظهرها هم 2ساعت میخوابه روزهای تعطیل هم تا 10شاید هم بیشتر میخوابه اگه شب دیر بخوابه 11به زور بیدار میشه

من با دنیل جز غذا خوردنش هیچ گونه مشکل دیگه ندارم! البته مثل همه 3 ساله ها لج باز شده و همین داستانها که همه میدونید رو من باهاش دارم اما همه اینها برام آسونه و قابل تحمل ..
اما امان از این غذاااااااااااا
اگه بگم برام یه کابوسه دروغ نگفتم

ماریا جون یه سوال و یه خواهش :
جاستین جون شب ها با شیشه میخوابه؟

و اگه برات زحمتى نیست هر بار سرى به تاپیک زدى یه چکیده از مطالبى که سر کلاس مطرح میشه برامون بگو
البته میدونم ممکنه وقت نداشته باشى اما اگه لطف کنى این تاپیک پربارتر میشه .. ممنونم

نارسیس جان مهد پوریا خودش غذا میده به بچه ها یا براش میذارى که ببره؟؟ اگه خودت میدى به منم یه چند تا از چیزایى که میذارى بگو که برام بد معضلى شده:(

سلام
ممنون ماریا جون از اینکه این لیست غذاها رو برامون گذاشتی.

چقدر خوب که کلاس می رین در رابطه با روانشناسی کودک.
راستش من هم یه ماه پیش با یه کلاس مشابه آشنا شدم که چون ساعتش با من مناسب نبود نرفتم اون کلاس در حقیقت می گفت که چطور والدین خودشون را باید با بچشون مطابقت بدن تا بتونن او رو تربیت کنن .....


دوستان خوب
درسته که همیشه مساله تغذیه بچه ها یکی از دغدغه های اصلی پدر مادر ها و مخصوصا مامان های ایرانی هست اما حداقل در مورد این بچه هایی که در این بخش به قد و وزنشون اشاره شده می شه فهمید که خدا رو شکر همه روند رشد خوبی داشتن و در سلامت کامل هستن حالا اینکه یکی یک کیلو وزنش کم تر هست یا کمی قدش کوتاه تر می تونه به خیلی عوامل بستگی داشته باشه کما اینکه والدینشون هم همه یک سایز نیستن... در ضمن فکر می کنم در دنیای امروز که آمار کودکان چاق روز به روز در حال زیاد شدن هست و هر روز در این موارد هشدار می دن زیاد نباید به فکر اضافه کردن وزن کودکی باشیم که خودش از وزن ایده آلی برخوردار هست... البته اینکه مثلا ماریلا جون می گن غذا دادن به پسرشون معضلی شده و ... رو کاملا درک می کنم چون خودم هم با اریا از این دست داستانها زیاد دارم... اما از اون وقتی که با یه پزشکی مشورت کردم و دیگه زیاد بهش گیر ندادم خیلی بهتر شده.. مثلا دکتر می گفت انقدر نگران نباشین که مثلا بچه من فلان غذاها رو نمی خوره و ممکن کمبود پیدا کنه چون بچه ها از هر چه که می خورن اون مقدار از مواد مغذی رو که احتیاج داشته یاشن جذب می کنن مثلا اگه شیر نمی خوره تخم مرغ نمی خوره بهش پنکیک بدین توش هم شیر داره هم تخم مرغ... و از این جور چیزها...

من پیشنهاد می کنم در مورد ویژگی های روحی و اخلافی بچه هامون و اینکه چه واکنش هایی در مقابلشون نشون می دیم با هم تبادل نظر کنیم البته ویژگی های روحی شاید خیلی فردی به نظر بیاد و در چارچوب شخصیتی فرزندمون بگنجه مقصودم اون دست از خصیصه های اخلاقی است که اونها در سن 2 سالگی نداشتن و حالا با وارد شدن به سن سه سالگی پیدا کردن در واقع رفتارهای وابسه به روند رشدشون..

حتما شما هم در خصوص اهمیت سه سالگی در شخصیت و کل زندگی انشان شنیدین.. و اینکه در واقع کودک با پا گذاشتن به این سن در حقیقت از مرحله کودکی یا toddler بودن در می آد و پا به خردسالی می ذاره... اینکه سه سالگی اولین بلوغ انسان هست و دومین بلوغ در دوران نوجوانی اتفاق می افته همون طور که یک انسان در دوران نوجوانی بسیار حساس هست و کوچکترین اشتباه و سهل انگاری می تونه اون رو از مسیر درست منحرف کنه در بلوغ اول یعنی سن سه سالگی هم کودک کاملا مرحله بحرانی رو میگذرونه و هر نوع عکس العمل نادرست می تونه تاوان بسیار سنگینی داشته باشه... اینکه چطوری از این مرحله گذر کنیم بون اینکه از کودکمون موجودی پرخاشگر / ترسو/ خجالتی یا بی اعتماد به نفس بسازیم ذهن من رو بیش از هر چیزی مشغول می کنه ... احساس می کنم روزها داره عین برق می آد و می ره و امسال هم به زودی تموم می شه و من به جای اینکه پاسخی باشم برای سوال های آریا همیشه سوالی بودم برای اون و اون موظف به پیدا کردن پاسخ برای من...

چند روز پیش تو همین قسمت یه متن بود خوندم نمی دونم ماریا جون گذاشته بودن یا یکی دیگه از دوستان ... کلی اشکام در اومد... شب اومدم یه بار دیگه واسه همسرم بخونم اون موقع هم اشکام در اومد... همون شده حکایت من... اینو بخور اون و نخور .. الفبا... نت.... رنگها .... انگلیسی... فارسی.. حتی کم کم شروع کن به نوشتن... نقاشی هم یادت نره...

امیدوارم زیاده گویی من رو به دل نگرفته باشن درد دلی بود

اگه کسی موافق هست بیشتر راجع به رفتارهای وابسته به سنشون حرف بزنیم ...

مامان آریا جون
امروز صبح که اومدم به تاپیک سر زدم و پستت رو خوندم با خوندن این که 3 سالگى اولین بلوغ در زندگى به شمار میره و یه رفتارمون میتونه واسه همیشه سلف ایمج بچه رو کاملا عوض کنه یه حال عجیبى شدم ..
بارها خونده بودم که 3 سالگى سن خیلى مهمیه .. 3 سالگى آغاز اعلام استقلال بچه هاست که با لجبازى با ما خودش رو بروز میده و .... ..اما نمیدونم چرا این جریان اولین بلوغ و اهمیتش برام واقعا تکان دهنده بود!! واسه من این یه جمله و یه حرف معمولى نبود...

این شد که گوشى رو برداشتم به همسرم زنگ زدم که بهش بگم ممکنه یه حرف یا رفتار ما تمام شخصیت و تصویرى که بچه از خودش داره به هم بریزه که .. یهو زدم زیر گریه!!!!

ممنونم...مطلبت واسه من خیلى مفید بود..

ماریا جون از شما هم ممنون


کاملا موافقم که بیشتر از رفتارهاى بچه ها صحبت کنیم

ماریلا جون مهد پوریا متاسفانه غذا نمیده من مجبورم خودم براش غذا بزارم و بعضی وقتها خیلی اذیت میشم
صبحانه =کره +عسل +شیر یا خامه +عسل یابعضی روزها هم تخم مرغ آبپز
ناهار=ماکارانی با پنیر پیتزا+سالاد
سوپ جو یا سوپ سبزیجات با قلم +ماست
عدسی یا عدس پلو -لوبیا پلو با سالاد -ماهی بابرنج
خوراک مرغ +کوکوسیب زمینی+کتلت
عصرونه هم براش میوه فصل وکیک وشیر میزارم ولی سیب همیشه جز میوه هاش هست روزهای تعطیل هم که مهمون نداریم حتما آبگوشت میزارم
این برنامه ای هست که من از یه کارشناس تغذیه که تو مهد هم کار میکنه گرفتم علاوه بر این غذاها که اون گفته غذاهایی که خودمون هم تو خونه درست میکنیم براش میزارم وسعی میکنم تنوع به غذاهاش بدم
البته شما خارج از کشور هستین شرایطتون فرق میکنه وغذاهاتون نیز متفاوته

نارسیس جون ممنونم از جوابت
شما غذا رو شب قبل درست میکنى میذارى یخچال؟ اون وقت تو مهدش گرمش میکنن؟؟
مهد اینا غذا رو گرم که نمیکنن غذا هم که بمونه یخچال میدونى دیگه چه حالتى داره
من معمولا پاستا یا کوکو یا کتلت بهش میدم اما فکر میکنم چون گرم نیست نمیخوره ..حالا تصمیم گرفتم صبحها براش آماده کن که تازه تر باشه
بچه هاى دیگه معمولا یه ساندویچ میارن مثل ساندویچ پنیر ، شکلات ...

ماریلا جون مهد پوریا غذا رو گرم میکنند منم بیشتر وقتها غذا رو شب قبل آماده میکنم البته تا دوسالگی همیشه صبحها آماده میکردم خیلی اذیت میشدم وهم اینکه دیر به محل کارم میرسیدم
دانیال چند ساعت تو مهد هست؟ پوریا از 5/7تا 5/3تو مهد هست اگه زمان زیادی نیست خوب براش ساندویچ سرد بزار