بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

تجربیات آزیتا .
ببینید چیزی که من متوجه شدم کسانی که شکست دی ان ای دارن ، رادیکال آزادشون بالاست. ما جواب همسرم رو به چندتا دکتر نشون دادیم و همشون اولین سوالشون این بود شغلت در رابطه با مواد شیمیاییه؟؟؟ که البته برای همسرم نیست.

و این که بیشترین تاکید همه ، استفاده از آنتی اکسیدان هست. چیزی که منو خیلی نگران کرد تو این زمینه. این بود که وقتی رادیکال آزاد تو بدن بالا میره درواقع ریسک کنسر هم بالاست. بنابراین انگیزه ای خیلی بیشتر از بچه دار شدن بهم داد که بخوام رادیکال آزاد رو پایین بیارم.

اینم بگم هرکدوم از ماها احتمالش هست رادیکال آزاد تو بدنمون بالا باشه حالا آقایون یه آزمایشی دادن که این توش مشخص شده. ماها این آزمایشو ندادیم.

بنابراین بطور خلاصه دوتا کار اصلی باید انجام بشه. اول کم کردن هرچیزی که رادیکال آزاد داره که البته بیشتر با عنوان "سرطان زا" ازش اسم می برن.

دوم بالا بردن آنتی اکسیدان ها

من همسرم چندتا عادت بد داشت که تا 80-90 درصد کمشون کرد. یکی سیگار. یکی چای و یکی هم قند و شیرینی. اینها تغییرات اساسی بود. که انجام داد.

مورد بعدی سرخ کردنی هست که اینم بعد از سیگار از همه مهمتره. تا جایی که تونستیم رعایت کردیم. مگر اینکه جایی مهمون بودیم و دیگه نمیشد کاری کرد. البته رعایتش واقعا سخته . خب انوع کوکو و کتلت و سیب زمینی سرخ کرده به طور کلی حذف شد البته من قبلا هم کم درست میکردم. اگر غذایی نیاز به پیاز داشت واقعا با کمترین حرارت ممکن درست کردم و فقط یه تفت دادم نه اینکه انقدر طول بدم تا پیاز قهوه ای بشه. به جز اون بیشتر سعی کردیم پختنی مصرف کنیم.

تایم آشپزی بالا میره وقتی رو شعله ی خیلی کم آشپزی میکنیم ولی واقعا ارزش داره.

بعد اینکه مصرف آنتی اکسیدان رو بالا بردیم. البته اوایل کار چون فصل تابستون بود راحت تر بودیم هم انواع میوه های متنوع بود هم اینکه تو فصل تابستون میشه یه وعده رو سالاد خورد ولی خب تو زمستون به خاطر طبع سرد هوا زیاد سالاد مصرف نمیکنیم. تو همون تابستون حدود 10 روز خامگیاهخواری کردیم. و بعدش تا جایی که میشد میوه زیاد مصرف میکردیم.
آنتی اکسیدان به صورت دارو هم مصرف کردیم: ویتامین ث - کیوتن- سلن پلاس

ياس بانو نگو كه خيلي دچار عذاب وجدان شدم😭

سه روز كاااامل درازكش بودم فقط براي دستشويي و غذا مينشستم، روز چهارم طبق اجازه ي دكتر يك دوش آب خُنك ٥دقيقه اي گرفتم اونم نشسته روي صندلي حتي سرم رو همسرم شست تا دستهام رو بالا نبرم، وليييي شب ٤ مجبور شدم يك مسير ده دقيقه اي تو ماشين برم بيرون و يك ساعت بنشينم پشت ميز غذاخوري و بعد برگردم😭 ايا نشستن ضرر داره؟؟؟  چون هيچ كسي نميدونه من توي چ شرايطي هستم مجبور شدم اونجا برم😭😭😭 ولي بعدش ديگه روز ٥ و ٦ باز هم مثل اون سه روز اول كااامل خونه بودم و فقط براي جلوگيري از يبوست هر سه چهار ساعت يكبار يه ده دقيقه قدم ميزدم، روز ٧باز مجبور شدم برم بيرون يك مسير ٥دقيقه اي بيرون با ماشين، سريع برگشتيم، البته همسرم خيلي آروم و با احتياط رانندگي كرد، الان وارد روز ٨شدم،، 

غير از اونچه كه گفتم ديگه اصلا هيچ كار ديگري نكردم، نه آشپزي نه هيييچ كاري، جز دو سه بار در طول اين يك هفته هرگز دولا راست نشدم، حتي دستم جز قاشق و لباس هام چيزي نگرفتم

تنها حركتم راه رفتن توي خونه، نماز نشسته و ناهار شام پشت ميز بوده،،،

حالا يه سوال،،،، بچه ها خواهش ميكنم هر كسي ميدونه راهنماييم كنه، چون دچار اضطراب ميشم، خيلي عذاب وجدان دارم آيا كارهاي اشتباهي كردم؟؟؟؟؟ خيلي مهمه بهم پاسخ بدين تا ٥روز باقي مانده رو بدونم بايد چكار كنم؟؟؟؟

 حتي در اون حد هم كه تعريف كردم براتون، بلند نشم؟؟

اناجون مگه ورزش برا کیست بده؟منکه ی کیسست 4سانتی دارم میرم ورزش ایروبیک. گفتم شاید واس اب شدنش بهتر باشه ک  

وااای عزیزم مبارک.خوش امدن به خونه خودشون  

ثمین جون استرس دور کن انشالله بارداری 

دوستان؟؟دمنوش به خشک شده واسه قبل انتقال خوبه یا نه؟

عزیزم در این حد مشکلی ایجاد نمیشه 

استرس نگیر

من روز هشتم انتقال سی تا پله بالا رفتم خداروشکر هیچی نشد

حتی همون روز انتقال هم خروجی بیمارستان پله داشت!

بچه ها بگين بقيه روزا رو چ مدلي استراحت كنم؟؟؟

خدايا خيلي ناراحتم احساس ميكنم اين چن روز كوتاهي كردم كم شده استراحتم😭😭😭😭

حتي يه پله هم نرفتم، فقط براي ماشين سواري ها و اون نشستن يه ساعته ناراحتم😔

سلام فدات خوبي ،اره عزيزم يدونش ك رشدش متوقف شد اما اونيكي خوبه خداروشكر،ن سونو نرفتم هفدهم ميرم غربال

انشالله

عزیزم.من شنیدم کلا به ومرباش ودمنوشش خیلی خوبه تو دوران بعد انتقال هم.خیلی ازبچه ها استفاده کردن

😳😳😳😳يعنى من از حرفات شاخ در آوردم

اين همه برات از خودم و بقيه ها تعريف كردم باز با اين همه استراحت عذاب وجدان گرفتى؟؟؟؟

واقعا ديگه نمى دونم چى بهت بگم كه موثر باشه؟

اما باور كن به جاى اينجور فكرها كه دو قدم راه رفتى يا نيم ساعت نشستى استرسو از خودت دور كنى و سعى كنى آرامش داشته باشى از همه چى بيشتر و بيشتر به خودت و جنينهات كمك كردى

اينقدر حساس نباش به خدا هيچ كارى نكردى كه مشكلى داشته باشه

منم شوهرم دوباره آزمایش داده خدا کنه دی ان شوهر منم نرمال شده باشه که ما هم بتونیم بریم جلو البته با صلاح خدا همه چی جور بشه🙏🙏🙏

عزیزم من پنج روز بعد از انتقال رفتم سر کار از هفت صبح تا پنج عصر سرکار بودم روزی چهار بار 12 پله بالا پایین کردم ولی ولی اروم و لاک پشتی این همه خوابیدن و استراحت کردن هم خوب نیست