سلام دوستان
آتی جون قربون دل مهربونت من دیشب ب همسرم گفتم واقعا تحمل حرف شنیدن ندارم نریم عید دیدنی شهرشون اونم قبول کرد
دیگ واقعا نمی کشم
امیدی هم ب مثبت شدنم ندارم
ولی راهی ندارم
من خودم ی بار حامله شدم نموند بچم نمی دونم چرا نمیشم دیگ
یکسال خورده ای سرما نخوردم در حد ابریزش بینی سرمام من خیلی بدن ضعیغی داشتم زود سرما می خوردم اینم ی مشکل دیگ فکر کنم ایمنیم مشکل داره
کسی درک نمی کنه ادمو ک دوست صمیمیم می گ تو ک اول راهی می دونم سخته ولی با دوبار ک ادم نتیجه نمی گیره نمی فهمن چقدر سخته این راه ی بار دوبار نداره ک ذره ذره ادمو داغون می کنه با هر قدم
حتما باید اسفالت بشی تا بگن اخی خسته شدی