بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

سلام ماری جون ان شاله حالت روز ب روز بهتر بشه ولی بالاخره مامان دوقلو هایی سنگینی و اینا طبیعیه ... 

ممنون از دعای قشنگت توکل ب خدا

منم ب این نتیجه رسیدم چون سی دی هام نرماله ولی اصلا هیچوووووووقت سرما نمی خورم 

 سلام مرمر جان ببخش من جواب میدم گفتم شاید ماری جون سرشلوغ باشن..ایشالا که سلامت باشن باشن در کنار دوقلوهای عزیزشون....پزشک ماری جون این سری فکر کنم دکتر چوبساز بودن بیمارستان گاندی..قرار بود بعد مثبت شدن تحت نظر دکتر رزاقی باشن تا جایی که یادمه

اما من با دکتر رزاقی ویزیت میشم 1 ساله و دوبار آخرو منفی شدم متاسفانه یعنی 4 بار سیکل منفی رو تجربه کردم.. پزشک خوب و خوش برخوردی هستن اما خب گاهی هم خسته و بی حوصله میشن که کاملا طبیعیه...مثلا خودم یکبار تا اومدم ازشون سوالی بپرسم گفتن خانوم اصلا نپرس..

پس فقط نحوه کارشون مهمه و این حساسیت ما باعث میشه بخوایم دکترمون رو عوض کنیم...حتی باور کن من با مشکل ایمنی و انعقادی که دارم حتی دکتر معینی که جانشین ایشون بودن گفتن که اینهااا همش در حد تئوریه..البته واسه مشکل من حتی گفتن فک نکن اگه مثبت بشی واسه سرم بوده دکتر توکلی هم همینو گفتن.. درحالیکه این سری آخر باوجود سرم و پی ار پی و...باز هم منفی شدم

پس فقط سعی کن به پزشک اعتماد کنی و بتوتی باهاش ارتباط خوبی برقرار کنی..من کلا حساسم و زودرنج تا دکتر گفتن سوال نپرس خودمو باختم گفتم دبگه اینجا نمیام خب درباره برداشتن لوله بود قضیه خیلی مهم اما....ولی همین الان هم باز با ایشون ادامه میدم چون پزشک دیگه ای قرار نیس کار خاصتری انجام بده و قرار نیس با یه بار ناراحتی قضاوت کنم..

ببخش خیلی طولانی شد خواستم کمکی کرده باشم تو تصمیم گیری..

سلام عزیزم...ایشالا که ته این قصه شیرینه واستون...عزیزم من هم تقریبا این دردها رو تجربه کردم..خب هم از خستگی میتونه باشه  و ضعف عضلات هم گرفتن دارو..اگه صلاح میدونی با پزشک مشورت کن..اما میتونی موقع خواب یه بالش نازک بذاری بین زانو تا فشار تقسیم بشه و کمرت ریلکس بشه...اما خب یه جورایی طبیعیه دیگه تا حدی..تحت هورمون هستی واسه همون..کمی هم راه رفتن میتونه کمک کننده باشه استراحت مطلق اصلا خوب نیس همبنطور فعالیت غیر معمول..موفق باشی

بنظر من این بحث بیمار شدن یا نشدن به قوای بدنی هر شخصی ربط داره...یعنی ایمنی عمومی بدنش...من خیلی لاغر و فوق العاده ضعیفم با کمترین محرکی سخت بیمار میشم و استانه دردم هم بسیار پایینه...ولی خب ایمنی سلولی بدنم بالاست طوری که فرستادنم پش روماتولوژ که ببینن اصلا اجازه دارم باردار بشم یا نه...

atrisa جون

مبارکت باشه

خیلی ممنون از اینکه اومدی راهنماییم کردی، خودت می دونی که تو این راه چقدر گیج و سردرگم می شیم.

ماامان سبحان جان هزار بار شکر که بارداری خوبی داشتی 

اخی نی نی تم که دخمله

اسم کاربریتو باید کم کم عوض کنیییییی

خواهش میکنم عزیزم خب ما اینجا اومدیم که از هم حمایت کنیم و تا میتونیم روحیه بخش باشیم که اگه هر کدوم کم آوردیم توی این راه دوستانمون با دلگرمی و راهنمایی هاشون ما هم دلگرم بشیم و کم نیاریم

مرمر گلی مرسی بابت تبریکت عزیزم به فال نیک میگیرم و آرزومه که روزی برسه که این جمله رو بشنوم اینجاااااا اما من متاسفانه 4 بار منفی شدم و دبگه جنین ندادم و نقطه سر خطم😊

atrisa جون

 اشتباه شد،ایشالا به زودی بهت تبریک واقعی می گم

این مقدمه ش بود.

آنا جاانم اتفاقن آب کمتر میخورم قبل از خاب بخاطر اینکه همش نخام برم دسشویی  اما اگه دردام خوب بشه میارزه، حتمن امتحان میکنم مرسی عزیز دلم،، 

گاهی انقد درد دارم که میگم بخدا اگه بهشت و به اسم من نکنن بهشت و جهنمش و بهم میدوزم     تا این حد خشن حتا:-)))))) 

اون اتفاقای توی فیلما هم ...   ما که ندیدیم اما انشالله هر کی هم خیلی آرزو داره ازین اتفاقا براش بیفته ،، والا الکی الکی که نیست مامان شدن

سلام آتریسای عزیزم، حالت خوبه خانوم؟ چقد خوب که دیدمت، ظاهرن توام مثل من سر زدنت دیر شده بوده،، عزیزم انشالله که به خاسته های دل قشنگ و مهربونت برسی ،،،       

شما طبیعی مادر شدین یا با میکرو...کاش منم بارداریم مثل شما راحت باشه البته اگه قسمتم شد  

انشالله که قسمتت میشه عزیزم، من میکروی منفی داشتم، اول گفتن همسرم مشکل داره، بعد موقع عمل هشت تا تخمک داشتم که روز انتقال بهم گفتن تخمکهات نارس بوده و فقط دوتاش جنین شده، که ینی معلوم شد خودمم مشکل داشتم ،هر دوتا رو انتقال دادم، و در نهایت هم منفی شد، من موندم و یه کوه نا امیدی و بیچارگی بدون حتا یه جنین فریز،، افتادیم دنبال وام گرفتن که بتونیم یبار دیگه از اول راهو بریم و اینبار با آزمایشهای قبلش و درمان برای هم خودم هم همسرم، اما هنوز به اونجاها نکشیده بود که در نهایت ناباوری سه ماه بعد از جواب منفی میکرو طبیعی باردار شدم،، منی که حتا توی هشت سال ازدواج یکبار هم تجربه بارداری و هیچی حتا عقب افتادن پ ر ی و د نداشتم، طبیعی باردار شدم،، انشالله شما هم به خاسته  دلت میرسی، نباید شک کنی به لطف و امید خدا،، و امیدوارم بارداری راحتی هم داشته باشی،، هر چند راحت یا سختیش میگذره و خاطرات خوبش میمونه ،، 

دقیقا همینا تفاوت خصوصی و دولتی میشه، کاملا باهات موافقم، دولتی روز تعطیل برات کاری نمیکنن، از اونور تعطیلی ماها دو روز، خب خیلی ضرر،البته هیسترو و خراش رو لازم باشه دولتی انجام میده ، ولی دیگه نمیاد دم به دقه تحت نظر بگیرتت به قول تو هورمونات رو کنترل کنه،مثلا اگر اینبار خصوصی بودم جای اینکه از جمعه تا دوشنبه صبر کنم دوبار ه آزمایش خون بدم همون شنبه میگفتن بیا، خب خیلی فرق میکرد .حالا گذشت ایشالله اینبار شانس هم همراهم باشه و قسمت منم بشم، آمین.