2777
2789
عنوان

بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

| مشاهده متن کامل بحث + 7045607 بازدید | 684475 پست

سلام بچه ها خوبین، من بعد از چند سال اقدام به بارداری، سقط مکرر صاحب فرزند شدم، تجربیاتم اینجا میزارم شاید به دردتون بخوره

سلام رویا هستم،
 ۴ بارداری ناموفق😭
 پنجمین بارداری موفق😍
سه بارداری اول پس از تشکیل قلب بچه، تو هفته های ۸ ایست قلبی و سقط میشد به دلیل وجود سپتوم رحمی به اندازه ۱*۱.۵ ، که با عمل هیسترو توسط دکتر رزاقی برداشته شد
بارداری چهارم هفته ۱۴ بارداری به دلیل مشکل ژنتیکی، آنومالی متعدد بچه خیلی نواقص داشت، با مجوز پزشکی قانونی سقط شد، که ازمایش ژنتیک اگزوم، هولگزوم همه به طور کامل انجام دادم ولی هیچ ژنی پیدا نشد، دکتر ژنتیک گفتن مشکل شما ژنی هست به طور طبیعی اقدام به بارداری امکان ۷۰ درصد فرزند سالم وجود داره، با توکل به خدا طبیعی اقدام به بارداری کردم، به لطف خدا بچه سالم، از هفته ای ابتدایی به دلیل ایمنی، انعقادی، ماهی یه بار سرم ای وی ای جی تا ماه چهارم، انوکساپارین ۶۰۰۰ تا ۱۲ هفته هرشب، بعد از اون ۴۰۰۰ هر شب، شیاف شبی یه عدد، دوفاستون یه عدد، تا سونو ان اتی همه چیز خوب بود، سونو آنومالی دهانه رحم یه سانت فانل، طول سرویکس ۲۸ شده بود، فرداش اورژانسی سرکلاژ شدم و پساری گذاشتن، به مدت دو هفته شیاف روزی ۲ تا، دوفاستون سه تا، پرولوتون ۲۵۰ ایرانی هفته ای به بار، بعد از دو هفته شیاف یکی، دوفاستون یکی، امپول ۲۵۰ هفتگی، استراحتم نسبی بود توالت فرنگی ، حمام هفته ای یه بار ، کارهای سبک انجام میدادم ،هفته ۲۵ رفتم سونو دهانه رحم سه چهار سانت باز شده بود از بالا، دیگه اومدم خونه استراحت مطلق مطلق شدم شیب سه و نیم آجر، لگن واسه هر دو دستشویی، حمام لب تخت موهامو شستن، بدنم لیف میزدن و دستمال نم میکشیدن، فول دارو، پرولوتون ۵۰۰ خارجی ۵ روز یه بار، دوفاستون روزی دوتا، شیاف روزی سه تا، لاکتوفم ، انوکسا ۴۰۰۰، کلسیم، آهن ، منیزیوم،البته دو هفته بیشتر رو شیب دوام نیاوردم حالم بد شد احساس خفگی و تنگی نفس شدید، شیب رو کم کردم ، روز بعد کلا برداشتم حالم چند روز بد بود که سرم زدم بهتر شدم، از لحاظ روحی یه کم حالم بد بود تختم رو آوردن تو پذیرایی چون خونه خودم بودم خیلی بهتر شد، تا هفته ۲۸ بتا زدم دو دوز، هفته ۳۲ رفتم سونو(اونجا بهم گفت دهانه رحم بسته شده)  البته با ویلچر اصلا نمیتونستم رو پاهام بایستم پاهام کلا لمس بودن، بعد رفتم پیش دکترم خدا رو شکر همه چیز خوب بود، وگفتن دهانه رحم از بالا بسته شده و اومدم خونه رو صندلی نسشتم یه دوش ۵ دقیقه ای گرفتم،تو (هفته ۳۱ گوش درد خیلی شدیدی گرفتم ، گوشم قارچی شده بود به شدت دکتر دو تا قطره کانازول ۱درصد، اوتسپت دادن که هر نیم ساعت سه قطره تو  هر گوشم ریختم ، هفته بعد رفتم پیشش خوب شده بود، قطره الکل بوریکه داد و گفت حمام میری گوشت نباید اب بره پنبه رو با وازلین چرب کن بزار تو گوشت و اصلا گوش پاک کن استفاده نکن)
از هفته ۳۳ روزی یه بار واسه دستشویی بزرگ‌میرفتم فرنگی، از هفته ۳۵ کلا لگن جمع کردم میرفتم دستشویی ، از ۳۶ داروهامو کم کردم، شیاف ۲ تا، دوفاستون یکی، ۳۷ شیاف یکی ، ۳۸ هفته و یه روز سزارین شدم
(هفته ۳۵ رفتم سونو گفتن دهانه رحم بسته، طول سرکلاژ ۲۸ میلی متر، سرویکس حالت افقی دیده میشه، با استراحت مطلق، فول دارو دهانه رحم بسته میشه)
بچه ها من با سه چهار سانت فانل به ۳۸ رسیدم اصلا نا امید نباشید توکلتون به خدا باشه، به نظرمن دوفاستون خیلی مهم بود، ولگن گرفتن حداقل واسه دستشویی کوچیک، من احساس تنگی نفسم بیشتر از معده ام بود ، ۱۰ دقیقه قبل از صبحانه پنتو پرازول ۴۰ میخوردم خیلی بهتر شدم، صبحا ناشتا گلابی میخوردم، بعد صبحانه آلو، شبها سوپ یا آش رقیق فقط عدس داشت، ملین خیلی مهمه بخورید یبوست نشید، غذا رو زیاد بجوید ، بارداری تو تابستان خیلی سخته گرما خیلی اذیتم کرد ، بارداری هاتون رو بندازید زمستان
توکلتون به خدا باشه همه چیز دست خودشه، هر روز سوره حجرات، فجر، یس، محمد،میخوندم، هر روز  دستم به شکمم۱۴ تا حمد میخوندم ، دعای نادعلی،
و این که قبل از اقدام به بارداری حتما سعی کتید تخمک تون قوی بشه، با ورزش، وزن مناسب، تغذیه هم خودتون و همسرتون
انشااله نتیجه بگیرین و موفق باشین و خدا بهتون فرزند سالم و صالح بده🌹

زندگی خیلی کوتاه تر است از آنچه ما فکر میکنیم.
ای واییی امپول چی زدی؟من فیبروکیستیک هستم .بله این تو ذهنمه 

آمپول میکرورلین .

وای نه فکرنکنم بتونی و دلت بیاد تکه ای از وجودت رو ازبین ببری.مخصوصا که میگی به خاطر سختی این دوران بچه هات ناراحتی

من بچه م سقط شد هنوز چشمم دنبالش .میگم اگر به دنیا اومده بود الان انقدر ۶ماهش بود.

الانم به شوهرم گفتم دعا کردم اگر خدا صلاح میدونه و صالح هست انتقالم مثبت بشه اگر نه که بعدا بخواد اذیت کن باشه نمیخوام زوری بگیرم 

مامان ها تو روخدا اگه بچه هاتون مشکل گفتاری و رفتاری دارن سریعتر درستش کنید.

امیر علی من پنج و نیم سالش بود ولی هنوز خوب حرف نمیزد😔😔 فک میکردم خودش خوب میشه. یکی از مامان ها خدا خیرش بده تو اینستا تا آخر عمر دعاش میکنم پیج اقای خلیلی و خانه رشد رو برام فرستاد.

الان دارم باهاشون درمان آنلاین میگیرم. امیر علی خیلی پیشرفت کرده🥹🥹 فقط کاش زودتر آشنا میشدم. خیلی نگرانم مدرسه نرسه. 

یه تیم تخصصی از گفتار و کار درمان و روانشناس دارن، هر مشکلی تو رشد بچه هاتون داشتین بهشون دایرکت بدید. 



اخه براهمین آی وی افم کلی دارو اسپریژن فرتیل سلن پلاس فولی.سی.دی ای خورد کلی تقویت ازمیوه و ابمیوه و ...

ببین آیدا جان من تازه فهمیدم که برای بارداری مزاج گرم میخواد و من با این همه گرمی خوردن هنوز مزاجم سرده

و میگم کاش از اول یه طب سنتی رفته بودم هم اصلاح مزاج هم پاکسازی رحم. البته باید خدا بخواد و من فقط اون قسمت تلاش خودم رو میگم

ببین آیدا جان من تازه فهمیدم که برای بارداری مزاج گرم میخواد و من با این همه گرمی خوردن هنوز مزاجم س ...

من برا دختر دومم رفتم طب سنتی اونموقع ازمایش شوهرمم عاای بود.ولی نتیجه نگرفتم

ان شا الله شما نتیجه بگیری گلم ولی برامن تموم شد و نمیتونم برم دنبالش.من هیلی امیدوار بودم و ته دلم ...

ای بابا نمیدونم چی بگم بخدا موندم.

من همیشه دعا میکنم میگم خدایا نا خواسته باردار بشم و جنسیت دلخواه.واسه توام از همین جنس دعا میکنم

ایدا جان من دقیق شرایطم مث خودته دو تا دختر قد و نیم قد باید بکوبم چارصد کیلومتر برم اصفهان تا ای وی اف کنم 

نمیدونم چیکار کنم   

ای بابا نمیدونم چی بگم بخدا موندم. من همیشه دعا میکنم میگم خدایا نا خواسته باردار بشم و جنسیت دلخوا ...

جنین داری؟براتعیین جنسیت جنین کم باشه فایده نداره .خیلی سخته واقعا مسافت یه طرف تنهای بچه ها یطرف دیگ چون مم به هیچکس نگفتم و خداروشکر نگفتم 

این چندروز انتقال بشدت اشتهام زیاد شده بود و ادارم حجمش زیاد شده بود.روز اول انتقالمم تکرر گرفته بودم یکسره تو دسشویی بود.و این افزایش اشتها دقیقا مث بارداری های قبلی بود برام و منو یکم امیدوار کرده بود.بخدا شاید فک کنین توهمه ولی دقیقا مث اینکه بچه تو رحم بره اینور اونور توی رحم منم اینجوری بود و هی تکون میخورد بخدا خندم میگرفت میگفتم الله اکبر این چیه مدلیه باز.ولی خب منفی شدم

این چندروز انتقال بشدت اشتهام زیاد شده بود و ادارم حجمش زیاد شده بود.روز اول انتقالمم تکرر گرفته بود ...

آرمایش رفتی؟

🍁الله اوزین وریبسن اوزون ساخلا بالام سنه امانت🥹😍😍💙سامیارم🩵
آلا جان اصلا بیبی هاله نداره امیدی نیس واقعا هرکی دیدم ازمایشش مثبت بود بیبی هم قبلش مثبت بوده من ند ...


برا منم اتفاق نیفتاده منفی کاذب نداشتم تا حالا ولی مثبت کاذب تااااا دلت بخواد داشتم.


ولی از بچه ها شنیدم ک گاهی پیش اومده ک بی بی منفی بوده و آز مثبت. نمی‌گم امیدوار شو ولی چون بی بی چک جواب قطعی نیست بهتره صبر کنی تا ازمایش. ان شااالله ک پر از خیر و برکت باشه

میگفت..وقتی غم افتاد تویِ دلت، تو هم تلافی کن، بیوفت تو بغلِ #خدا..خدا از پدر پناه دهنده‌‌تر  و از مادر بهت مهربون‌تره..!+یا مَن هُوَ فی قُلوبِ مُنکَسِرَه💚🌱
سلام عزیزم خوبی  این سیکل رو چه جوری شروع کرد دکتر واست؟

سلام عزیزم قربونت برم. خوبم شکر خدا. شما در چ حالی؟

سیکل طبیعی گفت جلو بریم. شبی دو تا لتروزول داده، ۲ تا استرادیول واژینال ، و از روز ۶-۹ پریود سینال روزی ۱۲ واحد. 

بقیه هم همون ویتامین و پردنیزولون و ....

میگفت..وقتی غم افتاد تویِ دلت، تو هم تلافی کن، بیوفت تو بغلِ #خدا..خدا از پدر پناه دهنده‌‌تر  و از مادر بهت مهربون‌تره..!+یا مَن هُوَ فی قُلوبِ مُنکَسِرَه💚🌱
بچه های بیبی من منفی شد.یکسال بدو بدو و رفت و امد و تلاشم هیچی شد.درسته میگین بچه دارم ولی خداشاهده ...

عزیزم نمیدونم روز چندمته 

امیدوارم مثبت باشه 

ولی اگه خدایی نکرده منفی بود 

خواهش میکنم خودتو نباز  خدا دوتا دختر دسته گل بهت داده 

بخاطر اوناهم شده باید خیلی زود بلند شی و اون روزای سختی ک ازش تعریف میکنیو برا اونا و خودتون جبران کنی

دنیا ک  ب آخر نرسیده اینم تقدیر ماهاست اینم ورقی از کتاب زندگیه بلاخره این روزاهم تموم میشه 

بچه ها تو رو خدا اصلا به بی بی چک اعتمادی نیست  من دفعه قبل سیکلم با دارو تحریک تخمک کذاری بود ...

آره دقیقاااا. من انقدددددد بی بی مثبت اونم تو همون ثانیه های اول دیدم و آز منفی شده و تو ذوقم خورده که نگووو.

سیکلت طبیعی بود؟ چیا داده بود؟

میگفت..وقتی غم افتاد تویِ دلت، تو هم تلافی کن، بیوفت تو بغلِ #خدا..خدا از پدر پناه دهنده‌‌تر  و از مادر بهت مهربون‌تره..!+یا مَن هُوَ فی قُلوبِ مُنکَسِرَه💚🌱
سلام بچه ها خوبین، من بعد از چند سال اقدام به بارداری، سقط مکرر صاحب فرزند شدم، تجربیاتم اینجا میزار ...

عزیزم ماشالا بهت چ قدرت و صبری داشتی این روزارو تحمل کردی من حتی با خوندنشم اذیت شدم 

خوشحال شدم بلاخره ب خواستت رسیدی با این همه سختی 

خدا نی نی تو حفظ کنه

ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز