بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

دلم خیلی گرفته امروز توی مهمونی فهمیدم که یکی از فامیلا بارداره تازه ۴ سال بعد من ازدواج کرده قلبم شکسته نه اینکه چرا اون بارداره اتفاقا براشون خوشحالم ولی ناراحته خودمم چرا خدا همه بدبختیا برای من میاره من خیلی زجر کشیدم هیچ کس مثل من عذاب نکشیده اصلا دلم نمیخواد برم توی هیچ جمعی چون همه خوشحالنو من ناراحتم

عزیزم خودت رو اینقدر  نارحت نکن 

ان شاءالله شما هم به زودی مامان میشی 😍😍 و این روزای سخت یادت میره گلم❤

همه ی ما در این شرایط قرار گرفتیم ،  سخته ولی باید توکل به خدا کرد و با آرامش و صبر پیش رفت 

از خدای بزرگ می خوام هرچه زودتر شما و همه مامانای منتظر نی نی های نازشون رو با شادی و سلامتی بغل بگیرن 🌹🌹🌹 

فدات شم آره میدونم ولی دیگه طاقت ندارم دلم میخواد بمیرم به خدا تو رو خدا نگید من مادر خوبی نمیشم چون میگم میخوام بمیرم ولی طاقت ندارم حالم بده خیلییی شاید بمیرم شاید خودمو بکشم کم آوردم خستم از همه چی. الهی هیچ کس چشم انتظار نباشه

عزیزم ممنون از دعات مهربون

اگر لکه نداری دیگه گلم فقط کافیه تماس بگیری با دکتر

ضمنا برای کرونا نمی‌فهمم چرا هنوز یه عده از همکارا آزیترو می‌نويسن، نخور عزیزم، بله آنتی بیوتیک با ال دی تداخل داره 

اما در کل برای کوید آزیترومایسین تجویزش اشتباهه🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️🤦‍♀️تحت نظر باش تعداد تنفس و ضربان قلب و سچوریشن اکسیژن هم دائم چک بشه عزیزم 

درمان های سنتی اصلا نکن گلم 

ویتامین سی روزانه یک عدد 250

ویتامین D3 دوز 50 هزار یک عدد ماهی یکبار

و زینک بخور روزی یکی

مایعات زیاد و گوشت و تخم مرغ بیشتر مصرف کن، سبزیجات تازه و میوه بخور گلم، دمنوش در حد کم و متعادل مصرف کن نه زیادی از حد

فعالیت هم کم داشته باش و خوب بخواب گلم

هیچی عزیزم ، من علامتی نداشتم 🥰 

به علائم توجه نکن ، همش عوارض داروهاست 

من الان تو هفته ۶ هستم تازه از هفته ۵ علایم شروع شد، چندتا جنین انتقال دادی ؟ روز چندمته ؟‌

قربووونت عزیزم. 

از دیشب دیگه داروهارو نخورده بودم ساعت ده کوریزان و موکولین رو خوردم . بعدش که دستشویی رفتم بازم لک دیدم. نمیدونم به اینا ربط داره یا فقط هم زمانی اتفاقی بوده.

زینبی جان نگفتین سونو رو به خاطر چی برم؟ مشکلی هس ینی؟

ممنونم بابت همه توصیه ها. اتفاقا زینک هم دارم تو خونه.

فقط ویتامین دی سه هزار داده دکتر روزی یکی. همین کافیه یا اونی که گفتین رو بگیرم؟

بازم یک دنیاااااااا ممنون  

استراحت مطلقم آخه بیمارستان ها شلوغن

گفتن یه پسر یه دختر الان دیدم دختره یه چیزاییش نرمال نیست تو انومالی حالم بد شد😭

[QUOTE=182276951]استراحت مطلقم آخه بیمارستان ها شلوغن[/QU

 یادم رفته بود استراحت مطلقی.درسته بیمارستان سخت میشه برات

مثل من.عزیزم نگران نباش واسه منم گفتن پسره روده ی اکوژن داره و....اخرسرامینوسنتر شدم جواب نرمال اومد.الکی استرس میدن 

بخدا خییییییلییی میفهممت عزیزم. همه مون کشیدیم یکم کمتر یکم بیشتر. ولی مگه با کشتن خودمون چیزی تغییر می کنه؟ همه اونایی ک بخاطرشون دلمون از تو جمع بودن میگیره خوش و خرم زندگی شونو می کنن ولی ما از درگاه خدا هم نعوذبالله رونده میشیم.

امسال عید اولین سالی بود که منم خیییییییییییییلی سختم بود برم تو جمع مخصوصا خونواده همسر. خییییییییییلی سختم بود مخصوصا که یه جاریم و یه خواهر شوهرم در جریان آی وی افم بودن. 

سر سال تحویل من داشتم زیارت عاشورا میخوندم ی لحظه هم یاد مامان بزرگ افتادم ک تازه فوت کرده. اشک تو چشمام جمع شده بود. یهو دیدم مادر شوهرم با گریه گف تورو خدا من یه مشکلی دارم همه تون برا حلش یه صلوات بفرستین. بدجوری با بغض و گریه گف. کاملا متوجه شدم منظورش من بودم.

بعد هم که همه اومدن تبریک و ... رو بگن همه شون در مورد بچه برام دعا می کردن. وااااقعاااا حسی دردناک تر ازین برا یه خانوم نیس. خیییییییییییییلی سختم بود و کلا اشکم دراومد. هرچند اونا محبت شونه ولی برا ماها سخته یکم

الهی امسال سال آخر بی بچه بودن خونه هامون باشه و سال بعد عید صدای ونگ ونگ بچه هامون بلند باشه  

ان شاالله که چیزی نیس عزیزم. و صحیح و سالم سر وقتش تپل مپل و خندان میان بغلت

سلام دوستان، برگه فریز جنینامو میفرستم ممنون میشم برام بگین چی ب چیه