بارداری با میکرواینجکشن (icsi) سال 94

من الان نمیتونم جنین انتقال بدم باید لاپاروسکوپی بشم بعد,الان یعنی انتقالت منفی شد؟الهی بمیرم چقدر زجر میکشیم ما   

به خدا تو این راه فقط فقط فقط به یک چیز زسیدم که همه چیز دست خداست، اون بخواد میشه، نخواد نمیشه، خانمی ای وی اف کرده چهاز بار نشده بعد طبیعی ماه بعدش بارداز شده، به خدا نه کیفیت نه هیچ چیز دیگه ای تاثیر گذار نیست، فقط باید بالا سری بخواد و اراده کنه همین 

منم دوبار پانکچر همش تو فکر سایز و کیفیت و..... بودم بعدش فهمیدم فقط باید خدا اراده کنه، الانم تلاش میکنم خیلی زیاد ولی دیگه نگران نتیجه نیستم 

اره گلم منفی شد این جریان مال یک سال پیش هست، از یک سال پیش از لحاظ روحی کمی خودمو جمع و جور کردم و اون ازمایش هایی که انا گفت و دادم و.... 

خدا نکنه 🌷🌷🌷

انشاالله خدا خودش دامنت و پر از مهر خودش کنه درسته تا اون نخواد هیچ اتفاقی نمیوفته

یه نکته ای بگم بار اول هشت تا تخمک با سایز خوب داشتم، ولی چون بار اول پانکچرم بود وحشتناک استرس داشتم خیلی زیاد، بعد وقتی دو روز بعد زفتم جنین شناس گفت انقدر کیفیت تخمکت پایین بوده که اسپرم تزریق کردیم به دو سلولی هم نرسیده و مرده و ماهم ریختمشون دور، بار دوم پانکچز خیلی خیلی سعی کردم استرس و کنترل کنم و کیفیت تخمکم شد بی و سی، باز یه عالمه تخمک بی کیفیت در کنارش داشتم که جنین نشد، ولی نسبت به سری اول که هیچ جنینی نداشتم الان شیش تا تشکیل شده بود خیلی خوشحال بودم کیفیت جنینهام بی بود و دوتاشون سی بود، که سی رو انتقال دادم منفی شد، بعد منفی شدن فهمیدم که قرصی که برای استرس خوردم برای جنین فوق‌العاده مضره و دیگه تصميم گرفتم اون چهار تا بی رو انتقال ندم، در صورتی که دکتر بهم نگفته بود عوارض این دارو رو، 

فقط یه چیز بگم استرس تخمک رو پوک میکنه، تنها چیزی که اثر مستقیم داره روی کیفیت تخمک فقط فقط فقط استزسه

نه شکمم ورم نداره 

انا هم همیشه میگه استرس تخمک رو پوک میکنه و به خودم ثابت شد، لطفا تلاش کنید ولی برای نتیجه اصلا نگران نباشید اصلا بخواد میشه نخواد نمیشه، بسپارید دست خدا، همیشه میگم خدایا تو برترین زمان که به صلاحم بهم بچه سالم و صالح بده، وقتی اینو میگم دیگه اعتماد صد در صد میکنم و دیگه نگران نتیجه نیستم فقط تلاش میکنم، من خودم و میگم به دکترم اعتماد میکنم ولی به خدا که همه چیز دست اونه اعتماد کامل نمیکنم، خدا صدامونو میشنوه و باید اروم اروم باشیم وقتی کارها رو به قادر مطلق سپردیم که هیچ کسی توانا ترش نیست و همه چیز دست خودشه

ای وای...دورت بگردم باران جان...چقدر سخت و ناراحت کننده...خدا خودش کمکت کنه..انشاالله معجزه ی شیرین خدا نصیبت بشه و دیگه اصلا دنبال ای وی اف و دارو نباشی گلم...

من از الان برای روز پانکچرم استرس دارم سعی میکنم آروم باشم توکل به خدا خودش کمکمون کنه

😍😍😍😍😍😍ممنوووون گلم از همدردیت، ایشالله همه تو برترین زمان فرزند سالم و صالح خدا بهشون بده و هممون طعم شیرین مادر شدن و بچشیم 🌷🌷🌷🌷🌷

اخه به خیلیا نمیدن و مشکلی هم پیش نمیاد ...بهشون گفتم ..گفت سیکل بعدی بیا😞

اصلا استرس نداشته باش، کارها رو بسپار دست خدا ببین چقدر قشنگ و دقیق همه رو برات روبه راه میکنه 

واقعا استرس خیلی تاثیر داره..من نمیدونستم قراره هایپر بشم و فکر میکردم دیگه جنین ها درست میشه و سختی ها تمومه ..خیلی ذوق داشتم که سیکلم شروع شه.هرروز با خوشحالی و خنده مثل خل و چل ها 😁امپولامو میزدم.اصلا استرس نداشتم..خداروشکر تخمکای خوبی درست شد.ولی تو سیکل های ای یو ایم همیشه سرتا پا استرس بودم و نتیجه ش شد چندبار ای یو ای ناموفق...

باران جان بزن به بی خیالی و توکل کن به خدا..هرروز برو پیاده روی..رو تغذیه ت هم کار کن...مطمئن باش زودی نتیجه میگیری ❤

من تمام چشمم قبل از این اتفاق ها به دست دکترها بود و دارو، هیچ توکلی نداشتم، زبونی میگفتم ولی تو دلم ایمان و توکل واقعی که باعث ارامشم بشه و باورش داشته باشم اصلا نبود، خدا تو این چند سال خیلی خوب بهم ثابت کرد همه چیز همه چیز دست منه و چشم امید از دکترا بریدم و تازه فهمیدم اگر اون نخواد نمیشه، تازه یاد گرفتم و فهمیدم توکل چیه، الانم خیلی تلاش می‌کنم ولی چشم امیدم به دست خداست نه دکتر، تو این چهار سال خیلی تغییر کردم