من از اولیل ازدواجم همسرم میگفت من یه دختر یه پسر میخام همین دو جنس گفتم اوکی بچه اولم پسر شد بعد ناخواسته پسرم ۷ ماهش بود باردار شدم اونم با قرص جلوگیری تعجب کردم خاستم سقط کنم نوبت گرفتم و اینا ک دکتر گفت خیلی رحمت ضعیفه نم چی اگه سقط کنی ممکنه رحمت از دست بدی ک مطمعنم دروغ میگفت میخاست منصرفم کنه دیگه من نگه اش نداشتم هر شبم گریه چون بچه داری اونم دست تنها خیلی عذابه خلاصه شوهرم با کلی قول کمکت میکنم و اینا ...
خلاصه سنو کردم دکتر گفت پسر ب همسرم گفتم گفت عب نداره بعدی ایشالله دختر من گفتی خفشوووووووو بعدی چیه مگه منو اجاره گرفتی واسه بچه مگه من از اهن هستم همین دوتا کافی دیگه کاری نکن برم لوله هامو نم چی ببندم باردار نشم دیگه خیلی عصبیم کرد خیلیییییییییی حالا اگه دوتاشون دختر بودن میگف یلا پسر یلاپسر خاک تو سرش کنن و تو هرچی مرده