مثلا من هیچ وقت یادم نمیره بابام اولین بار چرا و چطوری مامانمو زد
یا حتی چیز کوچیکی مثل اینکه یه بار اومد آدرسو بخونه از رو کارت عروسی که بریم عروسی اشتباه خوند تو ماشین بابام گفت یکی میزنم از ماشین پرت شی پایینا…
به عنوان یه پدر و مادر اگه گذاشتید بچتون این صحنه هارو ببینه هیچ وقت خودتونو نبخشید هیچ با صدتا تراپی هم از بین نمیره(تجربه خودم)
تروما یعنی چی
مردهای احمق
متاسفم عزیزم
منم خاطرات تلخ کودکی هیچوقت از ذهنم نرفت
کودکی خاطرات تلخی ندارم
ولی از نوجوونیم بسیااار
من یادم رفته
سن که بالا می‌ره ...اینقدر اتفاق های دیگه می‌افته که اتفاق های قبلی را پوشش میده
منم همیشه مامان بابام تو ماشین دعوا میکردن تو بچگی برا همین همیشه استرس دارم البته کلی زخم دیگه خوردم ک این در مقابلش هیچع
وقتایی که همو بغل میکردن وعشق و محبت بینشون بود رو که بهت نشون نمیدادن قطعا لحظات خوب هم زیادداشتن .زندگی همینه همش که خوشی نیست. به این فکرکن.. اینکه نباید جلوت اینکارا رو میکردن که حق داری ولی خب ناآگاه بودن ببخش بگذر و ردشو نذار روزندگیت تاثیربذاره .گذشته رونمیتونی عوض کنی ولی سعی کن برای آینده خودت آگاه شی و این چرخه رو قطعش کنی
یادم افتاد
بابام از جبهه کمی دیوونگی داشت
وقتی ترکش میخورد سرش روانی می‌شد
مامانم رو در حد مرگ میزد
همیشه استرس داشتم ولی وقتی بزرگ تر شدم
یه آدم شرور بودم
و از مادرم دفاع میکردم
ایندفعه بابام از من میترسید
تو خوبه بابات میگفتم
اون دختری که مامانش تو بیست سالگی بیوه شد و تو یه خانواده بشدت تعصبی و هرروز تهمت و تحقیر داییا رو سر مامانش آوار بود چی!!...
