بدترین صحنه ای که هیچ وقت از تو ذهنم پاک نمیشه از اون آدم عقده ای نفهم این بود که…
وقتی ۱۰سالم بود۳ساعت اینا قبل مدرسه رفته بودم خونه یکی از دوستام که باهم کاردستی درست کنیم زمان ناهار شد اینا ۲تا خواهر بودن مادره غذا رو کشید با دوتا غذا اومد تو اصلا نگفت توام کوچولویی شاید دلت بخواد مثل حیون غذا داد به دوتا بچه هاش اونام جلو من خوردن تعارف نکردن بهم مادرشونم که انگار من نامرئی هستم منم بچه بودم دیگه اینا رو نگاه میکردم آب دهن قورت میدادم بچه ها یاد اون روز میوفتم واقعا دلم میگیره😞
به جرعت میتونم بگم گوساله ترین آدمی که تو زندگیم دیدم نه نه اینا بود.
این یه خاطره خیلی تلخی بود مادرا الان و آینده خواهشا با هیچ بچه ای این کارو نکنید
