یکی پسردایی با دختر اون یکی دایی ام با مامانم اون موقع که زنده بود یک زمین میخرن و یک سوم زمین به اسم مامانم و یک سوم دیگه به اسم دخترداییم و یک سوم باقی مانده رو به اسم پسردایی میزنن
حالا که مامانم فوت شده و یک وارثی بردی اون زمین اومده که اونا دقیق نمیشناسنش که منظورم خودمم(چون در هر صورت هم من بردی اونا جدیدم هم اونا برای من)
پسر دایی و دختردایی ام با هم سر زمین دعواشون میشه
اینم تو پرانتز بگم که زمینه اگه فروش بزه واقعا ارزش داره
و سر همین دعوا پسردایی میره شکایت میکنه که من میخوام زمینمو بفروشم ولی اون دو تا(من و دخترداییم)نمیخوایم
در اصلی که من حتی روحم از این ماجرا خبر دار نبوده