خب دیگه اصلا دیگه رو آشتی کردن و رفع کدورت فکر نکن ...
اولا داداشت یا نباید دخالت میکرد یا نباید معذرت خواهی میکرد
اگر دخالت نمیکرد ک دیگه شوهرت تو رو بی کس و کار میدید
اگر معذرت خواهی نمیکرد دیگه رفت و امدت با داداشت قطع میشد
الانم هم اتفاقا خداروشکر کن ک شوهرت هنوز ناراحته یعنی داداشت خوب حالشو جا آورده... دست بالا با داداشت هست. 😉 نه تو ضایع شدی نه داداشت ...
خونواده اش اصلا دعوت نمیکنن که من نرم تلافی شه پدرمادرش مرده اندخواهربرادراهم شهرای دیگه اند وتا توشهراونا زندگی میکردیم من هیچوقت این پدرسوختع بازیاروبراشون درنیاوردم وحالا که اومدیم شهرمازندگی میکنیم شوهرم شروع کرده وفرصتی براتلافی من ندارم
بهش بگو باشه تو راست میگی منم جمعه داداشمو دعوت میکنم چون همش میگفت حیف فلانی نیامد و.... جمعه هم ناهار و شام داداشت رو دعوت کن که دستش بیاد هر دفعه اینطور کنه ی روز کامل باید سرویس بده اصلا کله پاچه بزار بگو از صبحونه بیان
اسی بابا شوهرت خجالت میکشه و غرورش خرد شده هر چند که مقصر هم بوده ... ترجیح میده چشم تو چشم نشه
والا خونه رو تمیز کرده یعنی تو براش مهمی دیگه... بالاتر هم گفتی میاد خودشو بهت می‌چسباند ... تو خودت سه تا بچه داری باید بفهمی شوهرت هم میخواد با تو خوب باشع هم غرورش براش مهمه
همینم بخاطر حمایت برادرت داری ...
بیخیال
گفتنی بچت هفت ماهه آست یعنی تازه زایمان کردی و قطعا حساسیتت بالاست ... بشین زندگی ات رو بکن شیر تلخ هم ب نینی نده...
من کلیت ماجراررو خوب میبینم... هم داداشت کار خوبی کرده
هم شوهرت حساب برده و ادب شده
فقط این وسط تو داری وجهه بد ماجرا رو بزرگ میکنی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز