شوهرم بابرادرم سه سال قبل دعوا کردن بعدش پدرم وساطت کرد برادرم از شوهرم معذرتخواهی کرد وآشتی کردند دیروزبرادرم دعوتمون کرده بودشوهرم گفت من بایدبرم سفرکاری ونمی تونم بیام ورفت سفرحرفشوباورکردم ومن وبچه هام تنهایی رفتیم قراربودشب هم بمانیم ویلای برادرم ولی من حوصله ام سررفت ویهویی بیخبرورگشتم خونه ودیدم شوهرم خونه است گفت سفرم به دلیل بدبودن آب وهوا نیمه کاره مونده و من تازه رسیدم خونه وخسته بودم وخوابیدم وخبرندادم بهت.دیروزهم هرچی زنگ زده بودم جواب تلفن نداده بود ومن گذاشته بودم به حساب مشغله اش درحالیکه توخونه بود.
آره عزیزم جات باشم خیلی عصبانی میشم
حق داری واقعا
حالا دعواش میکنم توسه تابچه اتومیندازی به جون من خودت می مونی توخونه وازقصداینکارو کردی میگه نه وتوبدبینی
فقط شوهرت چه عالی دروغ در لحظه به ذهنش رسیده حالا من انقدر باید فکر کنم چی بگم طرف میفهمه مثل سگ دارم دروغ میگم
چرا عصبانی میشدم
ولی عصبانیتی که خود خوری کنم باهاش
چه کاری از دستم بر می‌اومد ؟
فرض رو بر این بگیر راست میگه
چون عصبانیتت فقط فشار روی خودته
اعصاب خوردی خودت
تهش مثلاً عصانیتت رو بروز بدی تغییر رویه میده؟
اگه اره بروز بده
اگه نه پس بی خیال
فرض کن راست گفته
عزیزم درک‌کن دعوا کردن و باتوجه به معذرتخواهی برادرت احتمالا برادرت مقصر بوده و همسرتم نمی تونه ببخشه و فراموش کنه. در نهابت میتونی شمام مهمونیای خونوادگی همسرت تشریف نبری.
انتظار و توقع بیجاییه که فک میکنی با یه معذرتخواهی شرایط باید به سابق برگرده.
منم ۶ سال پیش با خواهرشوهرم حرفم شده ولی نمی تونم ببخشمش تلاش میکنم ولی واقعا دست آدم نیس بعضی حرفا از یاد آدم نمیره باید توی شرایطش باشی تا زخم خورده هارو درک کنی
سفر با ی چیزی میرن دیگه
قطاری هواپیمایی اتوبوس ک بلیت باید داشته باشه
با ماشینم بخاد بره باید باکش پر باشه خلاصه ک راست بگه ی مدرک رو باید کنه
بهش بگو یکی طلبت خانوادت دعوت کردن من قراره برم سفر کاری حق داری عصبی بشی بگو اگه ادب داشتی سفرت لغو شد می‌آمدی مهمونی کسی که حرمت نزاره حرمت نمیبینه
ولش کن عزیزم وقتی اینکارو کرده معلومه که منطق حالیش نمیشه با کسیکه خودشو زده به خواب بحثه چی میکنی؟!
اون میخواد صداتو دربیاره و سواستفاده کنه همین
تو هیچی نگو فقط بگو بخاطر اینکه بهت دروغ گفته ناراحت شدی اگه نمی‌خواست بیاد مثل آدم میگفت نمیخواد بیاد یا کلا نمیرفتی یا با بچه ها میرفتی دروغ لازم نبود همینو بگو فقط دیگه هم بحث نکن دفعه بعدی هم 1 بار بگو عزیزم اگه بیای احترام و عزت سره خودت گذاشتی همین خواست بیاد خواست نیاد نیومد تو خودت با بچه ها برو وقتیم برگشتی بگو همه سلام رسوندن و کلی سراغ تو میگرفتن
وقتی بحث میکنی حساسیت نشون میدی اونم سواستفاده میکنه گلم
والااسی من جات بودم میدیدم خونس یک کلمه حرف نمیزدم فرداشم نه ب عنوان قهرنه میرفتم خونه مامانم ب عنوان ابنکه کمرم دردمیکنه برم استراحت نه بش زنگ میزدم ن سراغی ازش میگرفتم بهترین واکنش اینه ک هیچ واکنشی نشون ندی
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز