2777
2789
عنوان

شوهرم با بچه ها رفت🥺

| مشاهده متن کامل بحث + 6321 بازدید | 147 پست
پس پاشو عزیزم با انرژی تموم ، یه آبی به سر و صورتت بزن ، اون پاکت سیگارم بنداز سطل زباله یه شام عالی ...

دمت گرم که فهمیدی من هنوز چیزی نخوردم 🥺

دارم ضعف میکنم


ممنونم دوست عزیز🌹

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

دمت گرم که فهمیدی من هنوز چیزی نخوردم 🥺دارم ضعف میکنمممنونم دوست عزیز🌹

به نظرم خیلی قضیه رو بزرگ کردی پیش خودت عزیزم 

اتفاقا بزار شوهرت و مادرش چند روز درگیر بچه هات باشن تا بیشتر قدرتو بدونن 

اصلا هم برات مهم نباشه که رفتن 

فکر کن این چند روز استراحت قراره بکنی و کارهایی که خودت دوست داری انجام بدی

عزیزم بچه من ده سالشه تو این ده سال یه بار مادرشوهرم زنگ نزده بگه می‌خوام باهاش حرف بزنم و ...شده گا ...

منم از خدام  کلا به ما کار نداشته باشن

به همه چی ما کار دارن متاسفانه


چرا الان بیرونید الان سرده

چرا انقدر لباس میخرید

چرا فلان چیز و نمیخورید میخرین

چرااااا....


فک میکنه ما کلا هیچی حالیمون نیس فقط اون حالیشه

به نظرم خیلی قضیه رو بزرگ کردی پیش خودت عزیزم اتفاقا بزار شوهرت و مادرش چند روز درگیر بچه هات باشن ت ...

چون تازه از طلاق برگشتیم

یکم سخته

توقع داشتم خانوادگی ۴نفره حتی فقط بریم پارک بچرخیم


چون تازه از طلاق برگشتیمیکم سختهتوقع داشتم خانوادگی ۴نفره حتی فقط بریم پارک بچرخیم

احتمالا مادره چون همیشه برای عید خونش بودید از همسرت خواسته بیاد و همسرت هم جوگیر شده 

بزار وقتی برگشت بشین باهاش صحبت کن قاطع و محکم

نمیدونم شاید بعدها حالم خوب بشه  بیام‌ اینارو بخونم بگم چقدر موضوع کوچیکی بوده و من اینهمه بهم ریخته

ولی الان حال روحیم خرابه


لباس مشکی برای همسرم و بچه هام گذاشتم دم دست که من نیستم نگردن

تا این حد رفتم جلو 🥺🥺🥺

بعد بعضیا میان چی میگن 🥺

خدا بیامرزه آزاده نامداری رو  ، چقدر یادش کردم الهی بمیرم همین موقع ها بود ،اونم چند روز تو خونش تنها بود😭😭که اون اتفاق افتاد😭

احتمالا مادره چون همیشه برای عید خونش بودید از همسرت خواسته بیاد و همسرت هم جوگیر شده بزار وقتی برگش ...

درسته 

دم به دقیقه زنگ میزد حتما بیایین

بدبختی میریم هم نمیشینه توی خونه دائما اینور اونور میره ما رو تنها میزاره

دقیقادارم همینطور اشک میریزمنه خودم و نه همسرم اهل هیچی نیستیم هیچییییییی نه قلیون نه سیگار نه مشروب ...

قشنگ خانم منم اولویت نیستم هیچ جوره هم نیستم ۱۸ سال هم هست داریم زندگی می کنیم به معنای واقعی اذیت شدمو میشم اماخیلی رهاکردم اولویت نیستم که نیستم فدای سرم ولی اولویت

منم شرایط تو رو دارم استارتر خونواده ی شوهرم شهر دیگه س تمام تعطیلات سال ما خونه ی مادرشیم فکر کن ۲۹ رفتیم ۴ برگشتیم تهران همسرم سه روز سرکار بود ۷ ام باز برگشتیم خونه ی مادرش و اینکه ۶ ساعت فاصله ی راه هست بدون ترافیک ،حقیقتش من هر چقدر هم زبون بریزم برای شوهرم فایده ندارد همش میگه باید پیش خونوادم باشم راهشون ازم دوره دلتنگ میشم از یه طرف درکش میکنم ولی از طرفی خب همش باید یه جا بریم بچه هات که بزرگ تر بشن مطمئن باش شرایط به نفع ت تغییر می‌کنه منکه هر کسی تو اطرافم دیدم با کسی ازدواج کرده که خونواده شوهرش شهر دیگه س دقیقا همین شرایط رو داره،من میگم کاش می‌رفتی هیچوقت شوهرت رو تنها نزار ولی حالا که نرفتی اصلا اعصابت رو خورد نکن یه جوری بگذرون تا برگردن 

درسته دم به دقیقه زنگ میزد حتما بیایینبدبختی میریم هم نمیشینه توی خونه دائما اینور اونور میره ما رو ...

خب وقتی می‌ره همون موقع به همسرت بگو ما میایم اینجا پیش مادرت باشیم ولی همش نشستیم درو دیوار نگاه میکنیم 

به نظرم سیاست هم نداری زیاد 

همسر منم اوایل برای رفتن خونه مادرش ضعف و غش میکرد ولی الان براش اهمیت زیادی نداره

قشنگ خانم منم اولویت نیستم هیچ جوره هم نیستم ۱۸ سال هم هست داریم زندگی می کنیم به معنای واقعی اذیت ش ...

ولی اولویت خودم بچه هام هستن لبخند وشادی بچه ها به کل عمرادم می ارزه ناراحت نباش بچه هات رفتن یه هوایی میخورن برمیگردن تواغوشت مطمئنم کلللی کارعقب افتاده داری بهشون برس ریلکس کن خواستی بروتهران گردی آشنای ماازشمال میادتهران عیدواسه گشتن میگه خیلی خوبه خلوته

منم شرایط تو رو دارم استارتر خونواده ی شوهرم شهر دیگه س تمام تعطیلات سال ما خونه ی مادرشیم فکر کن ۲۹ ...

من اوایل ازدواجم مشکل داشتم که همسرم خیلی دوست داشت بره ولی الان شکر خدا برطرف شده 

وقت باشه میریم نباشه نمیریم 

البته وقتیم میریم میشینیم تو ویلاشون که تا خونه پدرشوهرم یک ساعت راهه و مثلا یه روز میریم پیششون از صبح تا شب و برمیگردیم ویلا دوباره

قشنگ خانم منم اولویت نیستم هیچ جوره هم نیستم ۱۸ سال هم هست داریم زندگی می کنیم به معنای واقعی اذیت ش ...

🥺 برای یه زن خیلی سخته🥺

زن و مرد برای هم میمونن

بچه ها میرن

پدر و مادر بعد ۱۰۰ سال فوت میکنن

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792