2777
2789
عنوان

با شوهرم نرفتم دهاتشون اونوقت

528 بازدید | 22 پست

چند روز اول عید دهاتشون بودیم با اینکه میلم نبود برم ولی رفتم چون اونجا خیلی بهم سخت میگذره کسی رو ندارم اونجا ...ششم عید به خاطر کارش برگشتیم کارش انجام داد حالا دیروز من خونه بابام بودم میگه بیا بریم دوباره میگم نمیام اینا رو بهم میگه که

بمون اینجا ببینم برات زندگی می شه .من خودم رفتم دهات همه اما اگر ها را تموم می شه تا حالا به همه دوروغ گفتم اما این دفعه می فهمن که دوروغ نبوده به زندگی جدید خودت خوش آمدی ببینم بایکی دیگه چکار می کنی .تازه میگه کلید در رو عوض میکنم که نتونی بیای ...بخدا دیوونم کرده اصلا منطق نداره از دیروز یه استرس هایی بهم وارد کرد کم مونده بود سکته کنم چکار کنم😭😭

چیشددد نقل مکان کردین دهات همسرت؟

 تو هر لحظه زندگیت سعی کن شاد و خوشحال باشی تو یه ثانیه از زندگی قبلیت که گذشت رو نمیتونی برگردونی پس همیشه حال خودت رو خوب نگه دار😊❤     من همیشه عشق رو دوست داشتمالان حس عجیب تری بهش دارم. امیدوارم شماهم به وقت و مناسب ترین مورد رو در زمینه عشق تجربه کنید.
بیشتر ببینید

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن زیره "رژیم فستینگ "گرفته

عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم رژیم فستینگ بگیرم. سریع دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف خوب هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

کاش شوهر منم یا خود من دهات داشتیم 

پوسیدیم تو خونه

دشمنانت را فراموش کن...                                                                                            تنــــــــــــــها کسی که میتواند ما را به خاک سیاه بنشاند ... یک دوست بسیار قابل اعتماد است  
بیشتر ببینید

چند ساله ازدواج کردین بچه هم دارین؟ 

🌾🌾🌾 این قشنگه که من تو دل زمین پچ پچ میکنم ولی تو توی عرش آسمون میشنوی 💗 عماد من 🤍 ممنونم ازت به خاطر نعمت هایی که بهم دادی چه اونایی که بعدا ارزششونو فهمیدم   چه اونایی که فهیدمو یادم رفت تشکر کنم ؛ دوستان تو تاپیکای فان و باحال تگم کنید ممنون میشم ، ماچ ،بای   

بیشتر ببینید

میبینی انقدر حساسه باهاش برو همین چند روز تعطیلی که بیشتر نیست

ولی کم کم سعی کن بتونی راضیش کنی کمتر برید

یک روز رسد غمی به اندازه‌ی کوه  یک روز رسد نشاط اندازه‌ی دشت  افسانه‌ی زندگی همین است عزیز  در سایه‌ی کوه باید از دشت گذشت!  "مجتبی کاشانی"

وقتی داشتی بله میگفتی باید فکرشو میکردی


منم کسی ندارم سمت محل زندگی همسرم اما برنامه ریزی کردیم دوست پیدا کردم یجوری سرخودمو گرم میکنم

 مادر از مرگ نمیترسد...تنها نگرانی یک مادر این است که فرزندش را در دنیایی تنها بگذارد که هیچکس مانند او دوستش نخواهد داشت.
گوه خورده جواب شو نده

😐

دشمنانت را فراموش کن...                                                                                            تنــــــــــــــها کسی که میتواند ما را به خاک سیاه بنشاند ... یک دوست بسیار قابل اعتماد است  
بیشتر ببینید
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792