چون اگه میرفتم باید پس میدادم و دستم خالی بود.. هر مهمونی ۴تومن میشد. الان مادرم میگه چرا نرفتی سر بزنی. بزرگترا انتظار دارن... یعنی واقعا متوجه نمیشه بخاطر بی پولی. چی بگم بهش که بفهمه درک کنه... نشسته میگه شما بیشعورید که نرفتید جایی
راستش رو بگو
کسی که درک نداره باید مستقیم بهش گفت
مادرته رک و راست بهش بگو بخاطر اوضاع مالی
بگو باشعور ۱۰ تومن بده تا برم
بعد به همین مادرم گفتم بیا تهران دوتایی بریم شمال خونه فامیلتون سفر نیمد.یعنی خودش پیشنهاد داده بود میام میریم بعد گفت چون بیشعوری و خونم نیمدی نمیام بریم خونش خیلی دورتر از شماله از خونه من... با ۲تا بچه با اتوبوس چطوری میرفتم اونجا... شمال به ما خیلی نزدیکه راحت میشه رفت
منم امسال از بیپولی پارچه ارزون خریدم و خودم مانتو و لباس خونگی خریدم،عیدی خیلی کمی هم دادیم ب بچه ها
مادر منم درومد بهم گف تا کی میخوای اینطوری گدا بازی دربیاری؟!
گفتم تو خودت این چن ساله زندگیت روبراه شده یادت نیست نون شب نداشتیم بخوریم
دیگه ساکت شد ولی همیشه زخم زبونش هست
مادرای دیگه عیدی میبرن به دختر میرسن بعد اینا اینجور
حالا که حتما نباید شام و ناهار برید که مجبور باشین پس بدین
عصری می‌رفتی و می‌اومدی
ما فقط عید فطر و عید قربان میریم عید دیدنی خونه بزرگترا و تموم عید نوروز عید دیدنی نداریم
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
20 ثانیه پیش
22 ثانیه پیش
23 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز