ما یک همدانشگاهی چینی داشتیم به اسم «عَن». بچهها روز اول از درِ غریبنوازی وارد شدند و به او توضیح دادند که «عَن» در زبان فارسی مفهوم بدی دارد و نه تنها معنای فضولات انسانی از آن مستفاد میشود بلکه بوی بدی هم دارد.
«عَن» ولی اَبرو بالا داد و گفت امکان ندارد به چنین خفتی تن بدهد چون چینیها روی اسمهایشان حساساند و اگر تلفظ اسمشان را تغییر بدهید، انگار به آنها توهین کردهاید.
گفتیم خب بگذار «عَن» را کمی تغییر بدهیم و بگوییم «عان».
عَن ولی نپذیرفت و پایش را کرد توی یک کفش که الا و بِلّا «عَن».
ما هم گفتیم: «باشه بابا عَن!»
بعدها بچهها کمکم «عنآقا» صدایش زدند و «عنینه» و حتا «عَنِکس» که تغییر یافته همان «اَلِکسِ» خارجی است.
عَن ولی به روی خودش نیاورد و عین چهار سال لیسانس را همان عن ماند.
سال سوم ولی با یکی از دافهای دانشگاهمان ازدواج کرد که الان دوتایی رفتهاند چین.
روز آخری که داف آمده بود برای تسویهحساب دیدمش. سلام و علیک که کردیم خواستم حال عَن را بپرسم که دیدم تلفظ اصل اسم خیلی عیب است. برای همین تغییر تلفظی نرمی به واژه دادم و گفتم: «عان خوبه؟» داف اما خیلی راحت گفت: «عَنو میگی؟ عالیه!» در میان صحبتهایش حتا دیدم اسم شوهرش را به شکل خودمانی درآورده و «عنی» صدایش میکند.
راستش از اینکه اسم ضایع شوهرش را به پاچهاش گرفته بود خوشحال شدم و راحت و بیدردسر چند دقیقه بعدی را راجع به عن حرف زدیم. چند بار هم پشت هم گفتم عن و سرم را تکان دادم که یعنی برای من هم مشکلی نیست شوهرش عن است. آخرش هم اضافه کردم: «میدونی.
تو و عن اصلا واسه هم به دنیا اومدین. این مهم نیست هر کی اصلیتش از کجاست. مهم اینه تو نیمهی گمشدهت، عنو پیدا کردی و دوستش داری.» همسر عَن هم سر تکان داد و تأکید کرد که عن هم خیلی دوستش دارد.
من هم برایشان آرزوی موفقیت کردم و صمیمانه گفتم خوشبخت باشید تو و عن.
🚫دوستان اینو از یجا کپی کردم گذاشتم اینجا دیدم جالب بود🚫
قبلا هم یکبار گذاشته بودم گفتم دوباره بذارم برای اونایی که ندیدن😂😂😂😂😂