لطفا نی نی یار حذف تاپیکو تگ کنین تاپیکمو پاک کنه بعدش
چند هفته ی پیش جشن عقد خواهرم بود عمم با دوتا دختر عمه هام اومدن شهرمون من از ۲ ۳ سالگیم ندیده بودمشون
بیشتر خرج عقدو کارامونو عمم داد دستشم درد نکنه
وضع مالی اونا خیلی بهتر از ماست
من تا شب قبل عقد پول جور نشد برم لباس بخرم هیییچی واقعا
بعد آخر سر دیگه عمم گفت بریم خرید و خودش میخاست بخره منم روحم خبر نداشت رفتیم با مامانو عمه و دختر عمم که یکسال ازم بزرگتره کل بازارارو گشتیم انقدر دیر شد همه جا بستن دلیلیم که لباس مناسب پیدا نکردم این بود که لباسا اکثرا ۳ یا ۴ تومن بودن مامانم نمیزاشت بردارم در صورتی که پول بود خودشون هرچی سر راه دیدن خریدن
آخرش رفتیم یه مغازه یه شومیز دامن معمولی بیرونی مجبوری خریدم...مثلا منکه خواهر عروس بودم
اونجا همه لباسو ظاهرشون از من بهتر بود
تا اومدیم خونه بابام جلو همه گفت از عمه جون تشکر کردی؟
من تازه فهمیدم پول لباسو عمم داده یهو جا خوردم
خیلی خجالت کشیدم دقیقا دختراشون همسن منو خواهرمن ولی از خیلی نظرا لولشون بالاتره
چه ظاهر چه انقدر که به خودشون میرسن ولی ما حتی پول نداشتیم یه آرایشگاه بریم زشت شدیم منو مامانم
بعد به بابام گفتم پولشو بده بابامم دید من ناراحتم رفته به عمم گفته قضیرو عمدا عمم گفت بش بگو به من بدهکار بودی😐😑
کاش حداقل دختر عمه هام نمیفهمیدن ما اصلا باهاشون راحت نیستیم دلم نمیخواست بعد اینهمه سال که دیدیمشون انقد کوچیک بشیم😭
حتی کادویی که مامان بابام باید سر عقد میدادنو اونا خریدن این که چیزی نبود