طولانیه متنم ولی کمک میخاااام😭💔

من ۲۰ سالمه ، سال کنکور از یه آقایی مشاوره گرفتم
ایشون چند سال کمکم کرد البته یه وقتایی فراتر از
درس هم صحبت میکرد میگفت میتونید با من راحت
باشید و کلا همه شاگرداش باهاش راحت بودن چون
خودش گفته بود میتونید اینطور راحت باشید
من مشکلات زیادی توی زندگیم داشتم
مشکلات خانوادگی و ...
و هزاران اتفاق بد که بهش میگفتم
چون واقعا حس خوبی بهم میداد
همدردی میکرد کمکم میکرد وقت میذاشت
بعد همینا باعث میشد احساس صمیمیت
بیشتر بشه و اشتباه از ایشون بود که
حد و مرزی قائل نمیشد و خریت از من که
اعتماد کردم و از روی استرس و فشار کنکور
همه چیزو گذاشتم کف دستش
کنکورم تموم شد و دانشجو شدم
دانشجو شده بودم ولی بازم وابسته هم بودیم
ارتباطمون قطع نمیشد
اونم گاهی درد دل میکرد
میگفت تو برام با بقیه فرق میکنی(زر مفت)
میگفت به بودنت عادت کردم
دوست دارم ارتباطموم ادامه دار باشه
حتی بیای شهرمون ببینمت و ...
در حدی که من کادوهای زیادی گرفتم
چندین بار به دفعات زیاد براش کادو خریدم
بدون اینکه خانوادم بدونن براش پست کردم
رابطمون شده بود مثل دوستی معمولی
چون دیگه دانشجو بودم شاگردش نبودم
این کادوها و محبت های من ادامه داشت
چون جوگیر و خر شده بودم از حرفاش
فکر میکردم راست میگه و حسی بهم داره
ناگفته نماند که فهمیدم عاشق خانمی هست
و نگفته بود که در رابطه عاطفی جدی هست
حالا اینا به کنار چند روز پیش اتفاقی افتاد
که باعث شد ارتباطمون قطع شه و قهر کنیم

من بهش گفتم دوران کنکور بهم انگیزه میدادید
حالا زمان دانشجویی هم میتونید ۱ ماه کنارم
باشید سبک زندگیمو درست کنم  سریع شماره کارت فرستاد گفت هزینه فلان قدر
ببینید من مشکل مالی ندارم اما کاری که کرد نهایت بی ادبی بود چون میلیون ها تومن براش کادو گرفته بودم
منتی نیست ولی حداقل باید قدر میدونست
و این کارش برخلاف حرفاش بود
که میگفت من تورو جور دیگه ای دوس دارم
میگفت مثل رفیقمی و فلان
چون با این کارش متوجه شدم
اون حرفارو میزد که با احساساتم بازی کنه
چون دختر احساسی ای بودم کادو میدادم
بهش میچسبید و قصد سواستفاده داشت
وگرنه اصلا براش مهم نبودم و پولم مهم بود
وقتی شماره کارتشو فرستاد خیلی بهم برخورد
من هزینه ای که گفته بود رو واریز کردم
که بفهمه مشکل مالی ندارم ولی
بعد از چند روز بهم گفت تو دروغ گویی
بهم گفتی بیمارستان بستری شدم ولی فکر کنم
دروغ میگی که جلب توجه کنی و فلان
من اونجا دیگه عصبانی شدم و بهش ویس دادم
منی که همیشه شما شما میکردم
از کلمه تو استفاده کردم و تو خطابش کردم
و بهش گفتم خیلی بی شخصیت هستی
و رفتارت زشته که بهم میگی دروغگو
بهش گفتم حتما خودت آدم دروغگویی
هستی که به من تهمت دروغگویی میزنی
گفتم ازت ناراحتم چرا قدر نمیدونی و
برای منی که انقدر ارزش برات قائل هستم
اینطوری میگی دروغ میگم و باورم نداری
گفتم توهین کردی و ناراحتم ازت ...
برگشت گفت منم حرفای زیادی هست بزنم
بهت و اون روزایی که کمکم کرده بود رو
توی سرم زد و گفت پس چرا قبلا میگفتی
تو بهترین آدم روی زمین هستی و ...
پیام های محبت آمیز قبلیمو یادم آورد
خیلی خودخواهانه منو تحقیر‌ کرد و گفت
خیلی بی ادبی موفق باشی‌ خدانگهدار
منم چتش رو پاک کردم و جوابشو ندادم
و الان خیلی ناراحتم
چند روز از این موضوع میگذره و
خواستم نظر شمارو بدونم
رفیقم میگه بره گمشه بهش فکر نکن
تا ابد فراموشش کن وگرنه حماقته

من ۲۰ سالمه ، سال کنکور از یه آقایی مشاوره گرفتم
ایشون چند سال کمکم کرد البته یه وقتایی فراتر از
درس هم صحبت میکرد میگفت میتونید با من راحت
باشید و کلا همه شاگرداش باهاش راحت بودن چون
خودش گفته بود میتونید اینطور راحت باشید
من مشکلات زیادی توی زندگیم داشتم
مشکلات خانوادگی و ...
و هزاران اتفاق بد که بهش میگفتم
چون واقعا حس خوبی بهم میداد
همدردی میکرد کمکم میکرد وقت میذاشت
بعد همینا باعث میشد احساس صمیمیت
بیشتر بشه و اشتباه از ایشون بود که
حد و مرزی قائل نمیشد و خریت از من که
اعتماد کردم و از روی استرس و فشار کنکور
همه چیزو گذاشتم کف دستش
کنکورم تموم شد و دانشجو شدم
دانشجو شده بودم ولی بازم وابسته هم بودیم
ارتباطمون قطع نمیشد
اونم گاهی درد دل میکرد
میگفت تو برام با بقیه فرق میکنی(زر مفت)
میگفت به بودنت عادت کردم
دوست دارم ارتباطموم ادامه دار باشه
حتی بیای شهرمون ببینمت و ...
در حدی که من کادوهای زیادی گرفتم
چندین بار به دفعات زیاد براش کادو خریدم
بدون اینکه خانوادم بدونن براش پست کردم
رابطمون شده بود مثل دوستی معمولی
چون دیگه دانشجو بودم شاگردش نبودم
این کادوها و محبت های من ادامه داشت
چون جوگیر و خر شده بودم از حرفاش
فکر میکردم راست میگه و حسی بهم داره
ناگفته نماند که فهمیدم عاشق خانمی هست
و نگفته بود که در رابطه عاطفی جدی هست
حالا اینا به کنار چند روز پیش اتفاقی افتاد
که باعث شد ارتباطمون قطع شه و قهر کنیم

من بهش گفتم دوران کنکور بهم انگیزه میدادید
حالا زمان دانشجویی هم میتونید ۱ ماه کنارم
باشید سبک زندگیمو درست کنم  سریع شماره کارت فرستاد گفت هزینه فلان قدر
ببینید من مشکل مالی ندارم اما کاری که کرد نهایت بی ادبی بود چون میلیون ها تومن براش کادو گرفته بودم
منتی نیست ولی حداقل باید قدر میدونست
و این کارش برخلاف حرفاش بود
که میگفت من تورو جور دیگه ای دوس دارم
میگفت مثل رفیقمی و فلان
چون با این کارش متوجه شدم
اون حرفارو میزد که با احساساتم بازی کنه
چون دختر احساسی ای بودم کادو میدادم
بهش میچسبید و قصد سواستفاده داشت
وگرنه اصلا براش مهم نبودم و پولم مهم بود
وقتی شماره کارتشو فرستاد خیلی بهم برخورد
من هزینه ای که گفته بود رو واریز کردم
که بفهمه مشکل مالی ندارم ولی
بعد از چند روز بهم گفت تو دروغ گویی
بهم گفتی بیمارستان بستری شدم ولی فکر کنم
دروغ میگی که جلب توجه کنی و فلان
من اونجا دیگه عصبانی شدم و بهش ویس دادم
منی که همیشه شما شما میکردم
از کلمه تو استفاده کردم و تو خطابش کردم
و بهش گفتم خیلی بی شخصیت هستی
و رفتارت زشته که بهم میگی دروغگو
بهش گفتم حتما خودت آدم دروغگویی
هستی که به من تهمت دروغگویی میزنی
گفتم ازت ناراحتم چرا قدر نمیدونی و
برای منی که انقدر ارزش برات قائل هستم
اینطوری میگی دروغ میگم و باورم نداری
گفتم توهین کردی و ناراحتم ازت ...
برگشت گفت منم حرفای زیادی هست بزنم
بهت و اون روزایی که کمکم کرده بود رو
توی سرم زد و گفت پس چرا قبلا میگفتی
تو بهترین آدم روی زمین هستی و ...
پیام های محبت آمیز قبلیمو یادم آورد
خیلی خودخواهانه منو تحقیر‌ کرد و گفت
خیلی بی ادبی موفق باشی‌ خدانگهدار
منم چتش رو پاک کردم و جوابشو ندادم
و الان خیلی ناراحتم
چند روز از این موضوع میگذره و
خواستم نظر شمارو بدونم
رفیقم میگه بره گمشه بهش فکر نکن
تا ابد فراموشش کن وگرنه حماقته

گفتم گلم

گفتم عزیزم

چشم 🥲🙏🏻

مجرد