منو مثلا امروز برد جایی باموتور اصلا پیاده نشدیم چون رستورونا و اینا بسته بود برگشتیم لباس گرمم نپشیده بودم یخ زدم... توراه همش باگوشیش حرف میزد از سرکارش زنگ میزدن ب من گفت ببرمت خونتون من کارداارم ناراحت شدم گفتم منو پیاده کن خودم تاگسی میگیرم اول گفت نه بعد گفت اره ب خانوادم زنگ زدم خواهرم کفت ما تازه اومدیم بیرون میخایم بریم دور بزنیم منم گفتم باشه قطع کردم گفت بلد نیسی باخانوادتم حرف بزنی...میگقتی کجان ببرمت پیششون گفتم خوب دوست ندارم باز برو بیرون میخام برم خونه خسته شدم گفنم گوشیو بده خودم اسنپ نیگرم چ طرز حرف زدنه بامن... گفت بشین میبرمت گفتم نمیخام نمیام باهات بدتر عصبانب شد مجبور شدم بشبنم منو برد ادرسی ک تو راه خواهرم داد و توراه میگفت اصلا زن امروزی تیسی ... گفتم زن امروزی میزاری کنار خیابون بری سرکار اونم چندبار هی کفت دفعه اخرت باشه با من لج میکنی تو خیابون وقتی میگم بشین باید بشنی
دوماه عقد کردیم هیبحا من نبرده بخدا بااین اخلاقش بهشتم نمیام باهاش زهرم کرد
بنظرتون کی مقصره؟