اومدیم مسافرت همه ی هزینه هاشم با خونوادمه پول هتل،خورد و خوراک،بنزین،همهههه چی هرچی ک فکرشو کنید بابام داده ؛ تنها چیزی ک ما اوردیم ماشینه مامان بابام تو ماشین ما ان بقیه ام چنتا ماشین فامیلامونن
شوهرم از همون روز اول مثل سگ با همه رفتار میکنه،همش پاچه میگیره،بهونه میگیره،با کسی حرف نمیزنه،به معنای واقعی زهره ماه همه کرد هرچی باهاش حرف زدم با هر زبونی انگار نه انگار…
امروز کفرم دراومد به باباش خیلی محترمانه پیام دادم که اگه میشه شما باهاش صحبت کنید حالا من ب جهنم بقیه چه گناهی کردن…در جوابم گف چی بگم دیگه از این مسافرتا با هم نرید الانم خودت جمش کن….
وقتی بزرگش این باشه من به توله اش چی بگم؟
اشغال عوضی همه جا و پیش همه سرمو پایین میندازه بخدا دیگه دارم ب جدایی فکر میکنم😭