از رو ترحم نمون عزیزم اونم راهشو پیدا میکنه نگران نباش
منم یه تجربه مثل شما داشتم، هیچ مانعی هم برا اژدواجمون وجود نداشت، فقط وقتی سنم رفت بالا متوجه شدم هیچ تفاهمی باهاش ندارم، اول یه بهونه پیدا کردم بعد محترمانه تمومش کردم و خطمو عوض کردم که دیگه نتونه باهام ارتباط بگیره
خیلی بده اینطوری با روحیه و روان کسی بازی میکنید منتظر کارماش باشید حتما حالا اگ یه پسر تاپیک زده بودن همه میخوردنش
الان دارم فکر میکنم اگه طرف مقابل شما و شما جاتون با هم عوض میشد اونوقت چی میشد.
درست ميگي. ادم بعد از مدتي چشماش باز ميشه
ولي خب اگه ميبيني از هر لحاظي،خانواده،فرهنگي،مذهبي،مالي،جوري هست كه در سطح متوسط هست،و بعدا ممكنه با كسي شبيه به همين وضعيت ازدواج كني،يه فرصت اشنايي دوباره با هدف شناخت چيزاي جديد بهش بده.
چون اين نظر شخصيه منه،وقتي دونفر همو دوست دارن،گريه ام ميگيره وقتي ميخوان جدا بشن.
دوست دارم بهشون بگم يه فرصت دوباره بهم بديد.
ديگه بازم هرجور خودت صلاح ميدوني عزيزم. خير ميشه ان شاءالله
نه اصلا، چون واقعا باهاش تفاهم نداشتم، یعنی نگرشش به هر چیزی ۱۸۰ درجه با من فرق داشت، یادمه روزی که باهاش تموم کردم و انگشترو بهش پس دادم یجوری گریه کرد دلم بحالش سوخت ولی واقعا چاره ای نداشتم، اصلا ادمه من نبود، ازشم خبر داشتم، چون تو این چندسال رابطه دوست مشترک داشتیم، ولی هیچ وقت پیگیرش نبودم. کلا رها کن، هی شل کن سفت کن بازی در نیار، یه بهانه پیدا کن باهمون کات کنو خطتو عوض کن تا فراموشت کنه، دیدی میگن از دل برفت هر آنکه از دیده رود؟ فقط راهش همینه ...
مجددا خیلی ممنونم ازتون که وقت گذاشتید برام عزیزم
متاسفانه یسری چیزا هستن که هم کفو نیستیم و منم اهل شعار دادن نیستم که عیب نداره باهم میسازیم و اینا
چون واقعا هرچقدرم ویژگی بساز بودن در من باشه وقتی فشار زیاد باشه روم طاقت نمیارم خودمو میشناسم…
برا همون نشد که بشه…
امیدوارم ایشونم خوشبخت بشه…
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز