یه فردی هست هر سری میان خونمون یا میریم خونشون زندگیمون از این رو به اون رو میشه همچی خوب بود تا رفتیم خونشون یعنی مجبور بودیم بریم و از اون روز اصلا یه ناراحتی عمیقی دارم کلافم و این حالو دقیقا سری قبل که اومد خونمون حس کردم و بعد یه مدت از بین رفت شبا بدنم میخاره اما نمی دونم کجای بدنم
میشه مثلا توی غذا و خراکی ها دعا خوند و به خوردم داده باشن؟
من اصلا به این چیزا اعتقاد نداشتم اما به وضوح چند بار دیدم زندگی هایی که بهم خورد الان میدونم اون ادم اهل دعاعه وعلاعمشو دارم اما نمی دونم چی کار کنم؟