2777
2789
عنوان

برای جدا شدن و طلاق دو دل هستم کمک کنید

| مشاهده متن کامل بحث + 76333 بازدید | 1128 پست
خودم که تااخر عمر ی شکست خورده غمگین میمونم شاید به خودم برسم بوتاکس کنم جوان بشم اما دلم مرده منم آ ...

باهاش بمونی از بین میری

طلاق بگیری یه مدت اولش سخته بعد عادت میکنی میگی گور باباش

تموم شد و رفت

من متوجه نشدم الان این دودل بودن داره ،ب نظرم که تا آخر وقت اداری امروز تمومش کن ،۴سال نزاشته خواهرت ...

مماشین داشت اما اون روز نیاورده بود با اتوبوس اومده بود خواهرم هم ماشین رو به هیچ کس نمیده حتی به برادرم نمیده. قشنگ مودبانه بهش گفت ببخشید از ماشین شرمندم چون خرابه میبرم تعمیرگاه. ولی این ول کن نیست چهارساله بهش فش میده میگه ماشین نداد میگه مادرت بهت چرخ خیاطی نداد میگه اونا آدم نیستن میگه مادرت منو بحساب نزاشت ی چرخ خیاطی بده میگه مارک نیست وسیله هات 😔

بخدا همه جهازم تکمیل هست و گرون ترین هستن کم گرفتم اما بهترین وسیله رو گرفتم 

خواستم یه چیزی رو با شما در میون بذارم چند هفته‌ایه که رژیم گرفتم و با اپلیکیشن "زیره" شروع کردم. واقعاً نتیجه‌گرفتن باهاش خیلی راحت‌تر از چیزی بود که فکر می‌کردم! 🥑💪

بدون گرسنگی و بدون اینکه غذاهای مورد علاقه‌ام رو حذف کنم، پیش میره. لازمم نیست برای همسرم و بچه ها غذای جدا درست کنم.

فکر می‌کنم این‌طور که دارم پیش میرم، آخر سال با افتخار می‌تونم تیک "لاغری" رو بزنم! 😄

من که شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن 🎉اگه تو هم می‌خوای شروع کن.

وای شماها از مجا میاین واقعامگه صد سال پیشه؟خب معلومه زندگیش مثه دختری که هنوز ازدواج نکرده نمیشه بع ...

من نگفتم که کتک وتحمل کنه

تا حالا ۸ساله تو این سایتم به کسی نه گفتم تحمل کن نه گفتم طلاق بگیر 

چون طلاق بهترین راه نیست همیشهگاهی بعضی مشکلات حل شدنیهصبوری میخوادته تهش همه می‌میریم و۱۰۰ سال دیگه ...

چون ته تهش میمیریم اونم بدون نام و نشان پس لزومی نداره خودمون عذاب بیشتر تو زجر زندگیمون و هر آشغالی به اسم شوهر تحمل کنیم...داشتن همراه همدل تو زندگی عالیه ولی به اسم داشتن شوهر و همراه نباید خودمون بدبخت عالم کنیم که دلمون دست های مردونه میخواد؟

باهاش بمونی از بین میریطلاق بگیری یه مدت اولش سخته بعد عادت میکنی میگی گور باباشتموم شد و رفت

آره یکی دوسال اول خیلی سخت میشه اما چه کنم. مامانم میگه میای میبرمت باشگاه ثبت نام میکنی کلی کلاس میری تو خونه نمیمونی که غصه بخوری میگه وقتت رو پر میکنم که فرصت نکنی بهش فکر کنی 

خدا بهت توان بده واقعا سخته منم شوهرم بد دله اینقدر پیرم کرده تازه یک سالی میشه ک کمی بهتر شد.

حالا من دوتا بچه دارم واقعا نمیتونم بفکر جدایی باشم..


از این ورم‌همسرم تو این دوسال وضع مالیش خیلی خوب شده نمیتونم زندگی ک ب سختی ساختم رو دو دستی بدم ب یکی دیگه 

چون ته تهش میمیریم اونم بدون نام و نشان پس لزومی نداره خودمون عذاب بیشتر تو زجر زندگیمون و هر آشغالی ...

دلم خیلی محبت میخواد خیلی باور کن پنجشنبه آخر سال کلی استوری گذاشتم از بابام لایک کرد اما ی بار نگفت بیا ببرمت سرخاکش مگه چقدر راه بود ی ساعت راه بود. نشستم تو خونه تا شب گریه کردم چند شب قبل سالگردش بود بازم نگفت بیا ببرمت 

چون ته تهش میمیریم اونم بدون نام و نشان پس لزومی نداره خودمون عذاب بیشتر تو زجر زندگیمون و هر آشغالی ...

من نگفتم آدم هر خفت وخاری رو تحمل کنه بعضی مردا واقعا اشغالن ولی معتقدم که همه ی تلاششو آدم باید بکنه در مورد اسی هیچ نظری ندارم

دلم خیلی محبت میخواد خیلی باور کن پنجشنبه آخر سال کلی استوری گذاشتم از بابام لایک کرد اما ی بار نگفت ...

خیلی جاها از نابلدی وبی سیاستی زجر میکشیم من حس میکنم شاید بتونی زندگیتو نجات بدی

خدا بهت توان بده واقعا سخته منم شوهرم بد دله اینقدر پیرم کرده تازه یک سالی میشه ک کمی بهتر شد.حالا م ...

انشالله بهتر از این بشه ولی شوهر من بد دل نبود تو نامزدی همه جور لباسی میخرید برام مادرشوهرم باعث شد مادرشوهرم همش ایراد می‌گرفت میگفت شال طرحدار نخر ساده بخر مانتو رنگی نخر مشکی بخر تا اینکه شوهرم این شد 

خیلی جاها از نابلدی وبی سیاستی زجر میکشیم من حس میکنم شاید بتونی زندگیتو نجات بدی

بهم نخندین من خیلی دوسش دارم چون بدجور خودشو تو دلم جا کرد. اما رفتاراش غیر قابل تحمل شده انقد دلم از مانتوهای سوزن دوزی که مد شدن میخواست اما نزاشت بخرم گفت تو فامیل ما ساده میپوشن ی مانتو نشونم داد مال زن 60 ساله بخدا تو مغازه گریم گرفت یواشکی زدم بیرون. هیچی نخریدم واسه عید هیچ جا هم نرفتم چون اون خونه ما نمیره منم دیگه تصمیم دارم نرم هیچ وقت خونه اونا. نمیدونم تا کی طولش میدم ولی اواخر خرداد کار من تموم میشه و سه ماه مرخصی هستم مادرم میگه انتقالی بگیر بیا. نمیدونم این ی ماه درست میشه یا نه 

من نگفتم آدم هر خفت وخاری رو تحمل کنه بعضی مردا واقعا اشغالن ولی معتقدم که همه ی تلاششو آدم باید بکن ...

من کل زندگیم با غصه گذشته مادرشوهرم خیلی اشغال هست که زندگی منو به اینحا کشوند وگرنه شوهرم اوایل خیلی خوب بود رفت و آمد می‌کرد بیرون می‌برد اما مادرش نزاشت نزاشت من زندگی کنم منم همش نفرینش میکنم 

دلم خیلی محبت میخواد خیلی باور کن پنجشنبه آخر سال کلی استوری گذاشتم از بابام لایک کرد اما ی بار نگفت ...

دلخوش به چی هستی تو زندگیت نمیدونم....ولی بچه نیار.خودت داری بدبختی الانت انتخاب میکنی ولی حق نداری یکی دیگه رو با خودت بدبخت کنی

ازدواج دومت اسارته نه زندگی 

اگر به حس ششم ف...ال و طلسم و دعا گرفتن و مولا و نفرین و کارماشو پس داد اعتقاد داری  لطفا منو ریپ نکن ...حس و شهود پایه هاش سسته...درست مثل تارهای عنکبوت ...در ضمن من بلد نیستم دلداری بدم  اگر بلد باشم راه حل میدم منتقد خوبیم هستم ...یه آدم معمولی که معمولی بودنشو پذیرفته 

بیشتر ببینید
اووووو چه خبره اینقدر عزا گرفتی؟ نترس وقتی از این بیمار روانی جدا بشی و بری پیش روانشناس، کم کم حال ...

ازدواج سوم غلط بکنم. میدونی خیلی آرزوها داشتم اما هیچ کدوم نشد دلم میخواست شوهرم با خانوادم خوب باشه بره بیاد که من امنیت عاطفی روانی داشته باشم اما نشد مدام فش میده بهشون اسمشون رو بیارم میره تو اتاق. مامانم کلی هدیه خرید اما اثر نکرد بهش و آخرین بار گفت بگو اینجا نیان متنفرم ازشون. مامانم دلش شکست میدونی سر چی متنفره سر اینکه پاگشا دعوت نکردیم سر اینکه چرخ خیاطی ندارم سر اینکه سر جهاز آوردن دایی من نتونست بیاد کار داشت میگه اونا آشغالن 

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792