من به تمیزی پستونک یا ظرف غذای پسرم اهمیت میدم ولی مادر اون بچه اصلا واسش مهم نیست غذا رو از فرش برمیداره میذاره دهن بچه ش
مادرشوهرم هی داشت تعریف میکرد ببین بچه رو چطور بار آورده هیچیش هم نمیشه مثل تو بهداشتی و لوس بار نمیاره
منم چیزی نگفتم تا اینکه قاشق بچه م اتفاقی افتاد روی فرش شوهرم داد دستم میخواستم سوپ بدم پسرم یهو مادرشوهرم گفت وای چرا نمیشوری قاشقشو زمین افتاد منم نیشخند زدم گفتم شما که میگفتی از فلانی یاد بگیر بهداشتی کار نمیکنه اونم هیچی نگفت به شوهرم نگاه کرد گفت پاشو برو اون قاشق رو بشور اونجا فهمیدم فقط قصدش مخالفت با منه