بچه ها یه خواستگار برای دخترعموم اومده خیلی خیلی خیلی وضعش خوبه
اابته عموم هم وضعش بد نیست خونه دارن،ماشین برای دخترعموم خریدن همین عیدی ۱۰میلیون دادن موهاشو کراتین کرد
ولی خوب خواستگارش هزار برابر بهتر از ایناست اصلا در یه حد دیگه
(میخوام وضیعت کلیشون رو بگم که اینطوری نیست دخترعموم بدبختی بکشه حالا ماشینش ایرانیه خونشون متوسط تو پولم غرق نیست ولی بدم نیست اما خواستگارش رفاه مطلقه)
دخترعموم دلش باهاش نیست با کسی هم در ارتباط نیست(میدونم چون همه حرفاش و جزئیات زندگیش رو بهم میگه) ولی دلش با این آقا نیست میگه به دلم ننشسته و میخواد رد کنه
همه به دخترعموم میگیم قبول کن و حماقت نکنی ردش کنی از جمله مامان خودش
بعد دخترعموم یه ذره نرم شده بود ولی دوباره زنگ زد واسه درددل و بهم گفت وجدانم راضی نمیشه حالا مثلا اگه به خاطر پولش هم قبول کردم اگه اتفاقی افتاد ورشکست شد یا هرچی بعدش باید چیکار کنم بعدش که دیگه اون زندگی برام عذابه دیگه به چی دل خوش کنم وقتی دلم باهاش نیست
چون اخلاقشم این مدلیه که اگه همون اول یکی به دلش نشست نشسته اگه ننشست صدسالم بگذره نمیشینه که بگیم حالا زمان بده(چون خودمم اینطورم درکش میکنم)
