نه مراسم مال عروسه مامانت اونجوری گفته ک دعوا پیش نیاد با سیاست و لوس شدن ب شوهرت بفهمون نفهمید بعد از راه دیگه وارد شو من خواهر شوهرم میگف نمیدونم عکس بزرگ بگیرین با رقص بیارم اینا من ی سال قبل عروسی ب شوهرم گفته بودم خوشم نمیاد اونم گف عکس بزرگ نمیگیریم یا فهمیده بودم شاباش هارو قراره بردارن ب شوهرم گفتم من حین رقص شاباش جمع نمیکنم همه اینارو با زمان و سیاست حل کردم
دیگه به همسرت بفهمون اولویت شما هستی
خواهرش نیستن اول خودت باور کن که به نوه عمو شوهر نگی خواهر شوهر داری یادم بدین قدم اول اینه که اگه خواهر شوهرت هم بودن حق دخالت تو بهترین شب زندگیت رو نداشتن چه برسه نوه عمو شوهر
بگواز نظر من نا محرم هستن فردا روزی روشون حساسه یهو دیدی از خواهر تبدیل شده به زن صیغه ای معنی نداره یه فکر دل وحرف اونهاست
شمام خودت فامیل داری مجلس رو گرم کنن یا نکنن مگه موندی معطل اینا
معلومه شخصیتشون مشکل داره اونا که تجربه ازدواج وشکست دارن تو زندگی نباید بیان به شوهرت گزارش بدن زنونه عقد چه خبر شد و..و اینکه نمی‌فهمن اون شب برای شماست
ببین خواهر من بی فرهنگن،
ما یه برنامه داشتیم مراسم عقد ، همه فامیلای من هماهنگ کرده بودن لباس ست سبز رنگ بپوشن ، دیجی اعلام کرد لباس سبز ها بیان ، زن عموی شوهرمم اومده با یه لباس متفاوت ، بهش گفتن تو بیرون باش فعلا فیلم بد نیفته
حتی همینم رفتن به شوهرم گفتن ،اونم می‌گفت چرا دست مهمون رو گرفتین آداب مهمون داری بلد نبودین آوردین از رقص بیرون
دارن شوهرمم خاله زنک میکنن
والله من زن داداشام چندسال عروس مون بودن تو ی خونه بودیم یادم نیس پرسیده باشم چرا رفتی چرا پوشیدی اصلا به من ربطی نداشت نه فقط من همه دخترهامون این شکلی آن تو کار عروس جماعت دخالت نمی‌کنیم به ما ربطی ندارد ولی آخ امان از بعضی ها عروس جز جیگر میکنن
شوهرت نباید اجازه ی دخالت بده اونم به دخترعموهاش
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز