جا بود ، بهم گفتن به خاله قول دادیم اون و سوار کنیم . برادرشوهرمم بود ( مجرده ) شدن چهار نفر
من و جاریم بودیم خونشون
کدوممون و سوار میکردن ؟؟؟ ترجیح دادن هیچ کدوممون و سوار نکنن و ما دو نفر به همراه دختر چهارسالم با اسنپ بریم تالار
من زیاد از اون ها ناراحت نشدم واقعیت
از همسرم ناراحت شدم خیلی
از این موضوع چهارسال میگذره ولی از ذهنم نمیره
من خودم ماشین دارم ، راننده ام
یعنی کار خودم و پیش میبرم
دکتر
بازار
مهمونی
یکجا ماشین نداشتم اونم اینطور شد