جواب ساعت ۱۲ آماده شد و جواب عدد بتا بارداری ۱۶۲بود و من بعد دیدن جواب آزمایش چنان حسی تو دلم بوجود اومده بود ک هیچکسی تا تو شرایطم نبوده باشع غیر ممکنه درک کنه اصلا نمیدونستم چیکار کنم حس میکردم بدنم داغ شده اصلا نمیفهمیدم چطورم هست ب شوهرم زنگ زدم بهش کگفتم بیچاره فکر میکرد دارم شوخی میکنم و کلا حرف نمیزد پشت گوشی انشالله این حس نصیب دل همه کسانی ک بچه ندارن بشه
آزمایشگاه بهش گفته بود فردا باید آزمایش تکرار بشه و جواب بیا باید زیادتر شده باشه تا ۱۰۰ در ۱۰۰ مثبت باشه جواب بارداری
فرداش هم آزمایش داد و حواب عدد بتا سد ۴۳۰ و نتیجه قطعی مثبت دیگه چون راهش تا یزد دور بود انلاین با دکتر ویزیت شدچون از قبل انتقال شیاف استفاده میکرد دکتر همچنان دارو و شیاف داد وگفت ۸ هفتگی برو برای قلب
هفته ۸ رفتیم قلب و برای اولین بار تصویر ی نقطه کوچیک ک بچه من بودو داخل مانیاتور سنوگرافی دیدم اونلحظه انگاری خدا دنیارو بهم داد و تمام خلا های زندگیم برام پر شد
همچیز خوب بود خدارشکر و همون شهر خودش رفت زیر نظر دکتر هفته ۱۳ رفتیم برای آن تی و خوب بود و اولین بار صدای قلبشو شنیدم و دیگه نتونستم خودمو کنترل کنم ب اندازه ۱۴ سال ک بچه نداشتم و ارزو داشتم گریه کردم و بعد اون دیگه ب همه زنگ زدم گفتم ک دارین صاحب بچه میشیم البته بعد تشکیل قلب فقط ب خانواده خودم وشوعرم گفتیم
هفته ۱۸ هم رفتیم انومالی خدارشکر عالی بود و تا هفته ۳۲ دیگع فقط از طریق بهداشت صدای قلبش چک میشد هفته ۳۲ رفتیم سنو برای مغز جنین و موقعیت جفت هفته ۳۴ هم اکو قلب بچه ک خدارشکر خوب بود هفته بعدش هم نامه داد برای ۳۸ هفتگی و بچم ک ب دختر خیای با مزه و ناز بودو خدا بعد ۱۴ سال بهم هدیه داد و من هم چون خیلی وقت ب چنین انگیزه ای برای زندگی نیاز داشتم اسمشو گذاشتم نیاز
الانم یک ماهش هست و من تا عمر دارم خدارو شکر میکنم بخاطر این هدیه بزرگی ک بهم داد وجواب تمام صبرهام بی جواب نموند