مصیبت های خواهرم

سلام. لطفا اگه تجربه ای دارین یا نظر به اشتراک بذارین دیگه کلافه شدم. یه خواهر دارم 45 سالش. پدر مادر فوت شدن از نظر جسمی سالمه آشپزی و خانه داری خوب. اما زمان بارداری آسیب دیده و از نظر ذهنی حالت شیرین عقل داره هر حرفی بشنوه به بقیه انتقال میده.یا بعضی مهارتهای اجتماعی رو یاد نمی گیره. اما به شدت انرژی جنسی ش زیاده چند سال اخیر فقط پرخاشگری و داد بیداد که باید ازدواج کنم دوبار از خانه فرار کرده که بره ازدواج کنه. اگه مردی پیشنهاد س ک س بده راحت میره تشخیص نمیده نباید بره.دیگه غیر قابل کنترل شده من شهر دیگه م ازش دورم. پیش خواهرم هست اونم شوهرش گفته باید از اینجا بره حق هم داره. به نظرتون ازدواج کنه مشکل ساز نیست؟ مرکزی سراغ ندارین قبول کنه همچی مواردی. شغل و سواد هم نداره الان زندگی خواهرم هم داره به خاطر این از هم می پاشه. همه ش باید حواسش باشه جایی نره. حاضر به کار هم نیست فقط میگه ازدواج روان پزشک بردیم بی فایده بود.هر کاری بهش بدی زود خسته میشه ازش فقط دوست داره ول و رها باشه هر جایی هم رفته داستان و دردسر داشته. خواستگار قبلا داشت یکی دو تا که معلول جسمی خفیف بودن یا سن بالا مادرم قبول نکرد می گفت مشکل ساز میشه.الان واقعا جایی نداره. داماد و عروسا حاضر نیستن بپذیرن. حق هم دارن باید 24 ساعت مراقب باشن و پرخاش میکنه.تنها این خواهرم روستا بود پذیرفت الان شوهرش گفته خودتم طلاق میدم😭😭😭😭😭