کسی بعد ناامیدی حاجت رواشده

بله.

تعریف کردنش طول میکشه. ولی من عمیشه تو زندگی امیدوارم

گویا من اگر راس باشه دعا کنید برام از اول ماه رمضون واقعا معجزه شده ای کاش واقعی باشه

من یه مسجدی هست نزدیک محلمون محرم رفته بودیم اونجا مراسم برای ازدواجم دعا کردم بعد یهویی چشمام اشکی شد و یه حس عجیبی بهم دست داد وقتی برگشتیم خونه هنوز لباسامونو عوض نکرده بودیم که زنگ زدن گفتم‌ فلانی ۲ ماهه دخترتونو زیر نظر داره و خوشش اومده 

الان ۶ ساله ازدواج کردیم خداروشکر راضی ام

تا دلت بخواد من معجزه دیدم 

بله ولی از همین تاپیک مشخصه توکلت قویه و ته دلت هنوز به خدا امید داری 

۱. نذر شماره یک : ۱۲۴/۰۰۰ ذکر یا رزاق ( صفت «رزّاق (بسیار روزی‌رسان/ بسیار روزی‌بخش)

فقط ۳۳/۰۰۰ تا باقی مونده

۲.نذر شماره دو  : ۱۲۴/۰۰۰ ذکر یا وهاب (  یکی از ذکرهای مجرب است که از مهمترین خواص آن می توان به گشایش رزق و روزی و افزایش ثروت اشاره کرد. در کلمه نیز “” به  شخص بخشنده ای است که بدون انتظار به شخص محتاج کمک می کند.

فقط ۳۹/۰۰۰ تا باقی مونده

دوستان زیر ۱۰۰ تا و اعداد خرد قبول نمیشود.

میتونید تو یک نذر یا تو هر ۴ تا نذر شرکت کنید

تا اخر ماه مبارک رمضانم فرصت دارید

تاپیک اخرم

بله طولانیه

فقط اینو بگم هرگز توکلت رو از دست نده

سلام. إن شاءالله طاعات قبول. 

تاپیک آخرم مرتبط هست چند لحظه قبل زدم لطفا سری بزنید

السلام علیک یا امیرالمومنین مولا علی علیه السلام 

واییی وایییی 😭😭😭💔

بله 

وقتی که دکترم گفت امکان مادر شدنت خیلی کمه ولی به طور معجزه تو همون ماه حامله شدم

بله پارسال شب 21 رمضان دعا کردم و چند ظرف نذری دادم و حاجتمو از خدا خواستم و خدارو شکر اجابت شد و امسال نذرمو بیشتر کردم 

من قبلا اینجوری نبودم همش گره به کارم می‌افتاد الان چند ماهه اینجوری شدم دختر از یه چیزی ناراحتم الکی الکی مشکلم هل میشه انگار عزیز کرده شدم برای خدا 

شوهرم اعتیاد دارشت من خودم از 5 صبح پا میشدم برای 60 نفر غذا میپختم برای دوتا شرکت 7 صبح میرفتم نظافت آموزش و پرورش تا ساعت 12 12 میومدم تازه شوهرم از خواب بیدار میشد میرفت سرکار با موتوری که خودم براش خریده بودم میرفت پیک موتوری که فقط خرج موادش در بیاره این غذا هارو بسته بندی میکردم میدادم می‌برد به بچه‌ هام می‌رسیدم خونه رو مرتب میکردم تا ساعت 4 4 به بعد مشتری میومد برای لباس خیاط لباس مجلسی و لباس عروسم دیگه تا 9 شبم کارم با خیاطی بود هر روز کارم همین بود قسط و کرایه خونه خرج خونه همه چی با خودم بود شوهرمم مترسک سر شالیز تا اول آذر فهمیدم سرطان سینه دارم 

داشتم دیونه میشدم تمام کارامو از دست دادم چرخ خیاطیامو فروختم خرج دوا دکتر خیییییلی زیاد بود خرج داروهام از خدا خیلی طلب کار بودم خیلی از بیمارستان اومدم خونه با حال داغون داشتم دیونه میشدم  غسل کردم وضو گرفتم دو رکعت نماز توبه خوندم تا اون روز نماز نمیخوندم زیارت مشلول گزاشتم خوندم این زیارت معنی خیلی خیلی قشنگی داره بعد بلند بلند انگار عزیز ترین کسم مرده گریه کردم دختر از اون روز انگار خدا قدم به قدم با منه من ماهی 9 ملیون دارم قسط میدم ماهی 3 تومن دارم کرایه خونه میدم خرج دوا دکترم نزدیک 10 ملیون اصلا نمیدونم از کجا میاد منی که اصلا دیگه کار نمیکنم یعنی نشده یه بار لنگ بمونم شوهرم خودش با پای خودش رفت کمپ دوماهه تو کمپه قسم خرده تا پاک نشه نیاد بیرون شیمی درمانی خیلی خوب داره جواب میده خیلی خیلی صبور شدم زندگیم خیلی خوب شده خیلی من با تمام وجودم خدارو تو زندگیم حس میکنم  

میشه از ته دلت دعام کنی زندگیم بخاطر اشتباهات گذشتم به فنا نره دعا کنی خدا کمکم کنه 🥺