چقد این تاپیک درد داره چی کشیدین از مادراتون ازکوچکترین حق مسلم خودتون که یه شکم سیری خونه پدری ودغدغه غذا نداشته باشید شماازش محروم بودید خیلی غم انگیزه الهی الهی که خداب بزرگیش وبه لطف ومهربونیش بهترینهارو واستون بخواد ونصیب کنه
سر سفره اینقدر که منت میزاشت و تحقیر میکرد ،من هیچ وقت خودمو سر سفره سیر نمی کردم ،واقعیتش از گلوم پایین نمی‌رفت
همیشه ضعف داشتم ،
اگه مهمون میومد که دیگه بدتر
اینقدر کم غذا درست میکرد ،یا مواد غذایی کم میداد که بپزم ،
می موندم که چطوری این هجم کم غذا رو چطوری بکشم که کم دیده نشه سر سفره ،
اینقدر کم بود غذا که منو خواهر برادرام تو آشپز خونه می نشینیم ،
چون برای ما چیزی نبود ،
از سر سفره هم که که معمولا چیزی باقی نمی موند
بعدش هم اصلا نمی پرسید شما ها چیزی خوردین یا نه ،براش مهم نبود اصلا
اگر هم اعتراضی میکردیم ، کلی تحقیر و فحش و لقب های زشت روبه رو می‌شدیم
چقد مامان منه تنها راهش متاهل شدن بود من انتخاب کردم
مامانت ۳۹ سالشه؟ ولی واسه شما رو باور میکنم چون عجیب و غیر واقعی نیست چون زیاد دیدم اما این میگه مامانم کلا میگه باید روزی یه وعده بخوریم دیگه نخوریم نمیزاره هم ما درست کنیم وگرنه جیغ میزنه آدم مریض زیاااد دیدم تو این سایت داستان سرایی و تخیل ذهنی شونو میگن اینم تخیلی به نظر اومد
یادمه مامان منم این مدلی بود من لاغر بودم همیشه گشنه کارکردم هرچی دلم میخاس میخریدم شدم۷٠کیلو
اخلاقشه عوضم نمیشه مادر بزرگمم این مدلی بود
ایرادی نداره الانم دیر نیست متحول شو کتاب سیاست وریاست وبخون ب دردت میخوره کتاب زنان ازاده خیلی کتابهای موثری دراین مورد هست که ب زن حس اقتدار میده اونوقت نیاز ب هیج مشاوره ای نداری خودت ازپس زندگیت برمیای
دانشجویی؟ مگه میشه یک دانشجو کارت بانکی نداشته باشه؟ یه روز کلاست رو نرو و یک حساب باز کن هرگز کسی نفهمه نامزدت اصلا پول نقد نده و بزنه به کارتت
۱۵تومن میگید داده چجوری داده نقدا؟ بعید میدونم
شما خودت بسیار منفعلی! تا مظلوم نباشه هیچ ظالمی نمیتونه ظلم کنه. شما رفتی تو نقش قربانی .. یکبار دوبار سه بار جلوش وایسید کوتاه میاد..
میگید مرغ و گوشت هست پس خراب نمیشن؟ درست کنید با داد با فریاد با هرچی اصلا مهم نیست..
نکنه خودتم آنورکسی داری
چون غریزه گرسنگی محرک قوی ای هست!
در کل مادر شما مریضه و خودت مسئول این وضعیت خودت هستی
