زندگیم رسما دیگه زندگی نیست،دارم از هم میپاشم،توروخدا برام دعا کنید دلم داره میترکه
مادرمو که بزور ازم جدا کردن نمیزارن رفت وآمد کنیم،دوستامو ک بزور ازم گرفتن
شب و روز تک وتنها توخونه با شوهری که فقط بداخلاقی و زخم زبون و زورگویی بلده ،باردارم دلم به حال این بچه میسوزه
شوهرم دستش خالی خالیه از شدت عصبانیت هرشب الکی الکی میپره بهم،جامو جدا کردم ازش ساعتها نبینتم حتی نمیپرسه کجایی
هیچ خوشی و امیدی برام نمونده،هیچ نوری تو روزام نیست،حتی نا ندارم پا شم،هیچوقت انقد خسته نبودم
ببخشید قصد نداشتم ناله کنم فقط دلم داره میترکه از درد
لطفا برام دعا کنین بخدا هر جوری بتونم جبران میکنم،ان شاالله خدا خانواده و بچهاتونو براتون نگه داره،ان شاالله همیشه شادباشین
