خواب دیدم که توی خوابم پسرم داره میگه مامان دیشب خواب بابایی و دیدم (بابای من)ی سال فوت شده
بابایی میگفت خیلی هوس پیتزا کرده بودم دیشب شما میخوردین منم پیشتون بودم‌خوردم
بعد من داشتم‌این خواب پسرم و برا کسی تعریف میکردم و‌گریه میکردم از خواب بیدار شدم دلم انقد گرفت چون من همیشهههه ک‌بابام‌بود هرغذایی اینطوری درست میکردم سهم بابام‌و‌مامانم و‌میذاشتم‌حتما براشون میبردم حتی یبار اوایل فوتش بابام‌اومد ل خوابم‌میگفت دخترم‌من از تو‌خیلییی راضیم‌توهمیشه غذاهای مورد علاقم‌میپحتی دیشبم موقع درست کردن زیاد درست کردم ک برا مامانم ببرم ولی چون نون زیرش سوخت نتونستم‌خودمونم‌فقط‌مواد روش‌و‌جدا کردیم خوردیم همش‌میگم‌نکنه منتظر بوده😭😭😭😭فردا براش درست میمنم پیتزا لقمه ای میبرم‌مزارش
