چرا از خودش نمی پرسی
چرا این جوری دوست نداری
یکبار عرق کرده و موهای چرب سه روز نشسته لباس درب و داغون ،غذا با دیگ روی میز بذار
کیف ش رو ببره
فقط بهش بگو قبل از سه روز به من اطلاع بده داری میای تا حموم نرم میکاپ نکنم
تا پسند تو شم
بارها پرسیدم عزیرم جواب درستی نمیده یا میگه زیبایی در سادگیه
بهش میگم خب مگه تو دوستی ندیدی من چ تایپی عستم چرا انتخابم کردی میگه اون مال اونموقع بود الان زن منی
اره بااینکه برام سخته اما اینکارو خواهم کرد و تغیر رویه میدم
بچه ها ببخشید اینو روم نمیشد تو پست اول بگم اما الان میگم همسرم تو ۱ سال عقد حتی بهم دست نمیزنه ، یعنی میگه بهت حسی ندارم و برانگیخته م نمیکنی
ی روز من از سرکار اومدم خونه بعد ۹ ساعت بیزون خونه بودن که خیلییی نامرتب و بهم ریخته و عرق کرده بودم ،. ایشون برای اولین بار بهم گفت الان بهت حس پیدا کردم و دلم میخاد رابطه داشته باشم باهات 😒😒😒
شایدم می‌ترسه همان طور که اون رو تحت تاثیر قرار دادی و جذبش کردی بقیه رو هم تحت تاثیر بدی
یه ترس از دست دادن ت رو داره
و اون جذابیت و کدبانوگری که بره تو چشم بقیه
این بخاطر اوایل ازدواجه
که فکر می کنه باید خیلی مواظبت باشه و از دستت نده
کم کم تو روند ازدواج این گیر دادن ها کمتر میشه
نمیدونم بخدا
خدا کنه عزیزم ب مرور زمان بهتر بشه واقعا دوران عقد برای من پراز تلخی داره میگذره و نکرانی بیشتر اینه که بعد عروسی بخاد بدتر کنه چون الان که هنوز نرفتم خونه ش اینجوره دیگه دم دستش باشم بخاد بدتر کنه
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
46 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز