بامن خیلی ناسازگاری تو خونه فقط حرفش اینه شوهر کن برو امروز بعد مدت ها اومدم آشپزی کنم اومد شروع کرد به غر زدن چرا اینجوری کردی و چرا این کارو کردی ...منم اعصابم خرد شد ول کردم رفتم دیگه خسته شدم از دستش ....کاش خدا یه راهی پیش پام میزاشت
با خودشون اینطور برخورد شده و فک میکنن برخورد صحیح اینه
شرایط مستقل شدن دارین؟
مامان منم همینه وای دهنم سرویس کرده
با تفاوت اینکه شوهر ام نمیزاره کنم اون
نه پارسال میخاستم برم مشهد یه تیکه طلا داشتن میخاستم بفروشم برم یه جا رهن کنم اونجا هم برم سر کار حرمم برم بلکه امام رضا هم کمکم کنند.اما خانواده ام نزاشتن گفتن بیا طلات رو بفروش باهاش یه مغازه بزن چند ماهه مغازه زدم اصلا مشتری ندارم خانواده امم به زور میگن باید وایسی مغازه حیف طلام
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
15 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
17 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز