مادرشوهرم با عروسمون که زیرزیرکی بدخواه خانواده مونه خیلی صمیمیت ایجاد میکنه و مثلا امسال ۴ ۵بار به هم زنگ زدن و این حین مادرشوهرم سوتفاهمی ک با مامانم پیش اومده و هیچکدوممون نميدونستیم به زن داداشم گفته. مثلا گفته من بهشون پیام دادم پیام منو نادیده گرفتن و جواب ندادن و اینا بعد چک کردیم اصلا پیامی نیومده😐
من واقعا سعی میکنم ادم خوبی باشم و خیرخواه همه باشم،هرکاری از دستم برمیاد براشون انجام میدم ولی بخاطر رفتارهای زشتشون و پرروییشون و اینکه مشغله درسی و زندگی دارم اونقدری رسیدگی دلخواه نمتونم به خانواده شوهرم داشته باشم. چون همیشه طلب دارن
حتی ازم میخوان تو مغازه شون برم کمک کنم ک نمیرم
ینی من بی سیاست بودم که مادرشوهرم بره چغلی مارو به عروسمون بکنه؟ بعد اون عروسی ک انقد مارو زجر داد و مادرشوهرم نمیدونه چه ماریه
بعد مادرشوهرم زنگ زده به مامانم: میخواستم پسرتون دعوت کنم شماهم بیاین. نگفته یه روز بیاین دور هم باشیم گفته انگار صدقه سری پسرت و زنش تو هم بیا
دارم دیوونه میشم مشکل از منه یا مادرشوهرم بیشرفه؟