تقریبا یکساله تو عقدم ، خونه مادر شوهرم معذبم اصلا راحت نیستم که برم اونجا ، همسرم خونه ما راحت نیست
از اینکه هفته ای یک شب ، دوشب پیش هم باشیم خسته شدم
دلم میخواد برم سر خونه زندگی خودم
موقع امتحان های پایان ترمم هست اصلا فکر جمع و جوری ندارم
رژیم خاصی دارم ، تو خونه خودمون نمیتونم زیاد بهش پایبند باشم
جهازم و تو اتاقم که ۹ متره کلت چیندم کلا فضا ندارم
واقعا خسته شدم ...
اگه کسی مثل من تو عقد اذیت شده بیاد تعریف کنه ببینم تنها نیستم.
وقتی با مامانم درد و دل میکنم میگه میگذره توهم میری ولی اونور هم خبری نیست بیشتر دلم میگیره ....